پیشگویى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله درباره چگونگى شهادت
الأمالى صدوق - به نقل از ابن عبّاس از پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله - :
هنگامى که حسین را دیدم، آنچه را پس از من با او مى کنند، به یاد آوردم گویى که مى بینم به حرم و قبر من پناه آورده ؛ امّا پناهش نمى دهند و در رؤیایش او را به سینه ام مى چسبانم و به او فرمان کوچ از هجرتگاهم مى دهم و او را به شهادت مژده مى دهم. و او از آن جا به سوى قتلگاه و جایگاه بر خاک افتادنش، بار مى بندد ؛ [به سوى ]سرزمین کرب و بلا و قتل و فنا
گروهى از مسلمانان او را یارى مى دهند. آنان از سَروران شهیدان امّت من در روز قیامت هستند.
گویى به او مى نگرم که تیر خورده و از اسبش به زمین افتاده و سپس مانند گوسفند، سرش را مظلومانه مى بُرند.
?الأمالى صدوق : ص 177 ح 178
بشارة المصطفى : ص 199
کفایة الأثر - به نقل از عبد اللَّه بن عبّاس - :
بر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در آمدم و حسن علیه السلام بر گردن و حسین علیه السلام بر روى ران ایشان بود.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله صورت و دهان آن دو را مى بوسید و مى فرمود: «خدایا! دوستدار این دو را دوست بدار و دشمن آنان را دشمن بدار».
سپس فرمود: «اى ابن عبّاس! گویى مى بینم که موى سپید مَحاسنش از خونش خضاب شده و دعوت مى کند ؛ امّا پاسخى نمى یابد. و یارى مى طلبد ؛ امّا یارى نمى شود».
گفتم: اى پیامبر خدا! چه کسانى این کارها را مى کنند؟
فرمود: «بَدان امّتم! آنان را چه مى شود؟ خدا. شفاعتم را شامل ایشان نکند!».
?کفایة الأثر : ص 16
مستدرک الوسائل: ج 10 ص 276 ح 12009
?پیشگویى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله درباره مزار و زائرانش
الإرشاد:
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله روزى نشسته بود و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام گِردش را گرفته بودند. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به آنان فرمود: «شما در چه حالى خواهید بود، هنگامى که بر خاک بیفتید و مرقدهایتان پراکنده شود؟».
حسین علیه السلام به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله گفت: ما به مرگ طبیعى مى میریم یا کشته مى شویم؟
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «پسرکم! تو به ستم کشته مى شوى و برادرت نیز به ستم کشته مى شود و فرزندانتان در زمین رانده و پراکنده مى شوند».
حسین علیه السلام گفت: چه کسى ما را مى کشد، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «بدترینِ مردمان».
گفت: پس از کشته شدن ما، کسى ما را زیارت مى کند؟
فرمود: «آرى ؛ گروهى از امّتم که شما را به قصد نیکى و پیوند با من زیارت مى کنند. چون روز قیامت شود، در ایستگاه حسابرسى نزدشان مى آیم و بازوهایشان را مى گیرم و از هراسها و سختى هاى آن نجاتشان مى دهم».
?الإرشاد : ج 2 ص 131
کشف الغمّة : ج 2 ص 220
الأمالى طوسى -
به نقل از جابر از امام باقر علیه السلام از امیر مؤمنان علیه السلام - :
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به دیدار ما آمد. اُمّ ایمن شیر و سرشیر و خرما برایمان هدیه آورده بود. آن را براى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بردیم و او از آن خورد و سپس به گوشه خانه رفت و چند رکعت نماز خواند و در آخرین سجدهاش به شدّت گریست. هیچ یک از ما به احترام او چیزى نپرسیدیم ؛ امّا حسین در دامانش نشست و به او گفت: اى پدر! به خانه ما آمدى و از چیزى به اندازه آمدنت به خانه ما، خوشحال نشدیم، سپس چنان گریهاى کردى که ما را اندوهگین ساخت.
چرا گریه کردى؟
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «پسرکم! جبرئیل، هماکنون نزد من آمد و به من خبر داد که شما کشته مى شوید و قتلگاههاى شما پراکنده است».
حسین گفت: پدر عزیزم! با این پراکندگى، پاداش زائر ما چیست؟
فرمود: «پسرکم! آنان گروههایى از امّت من هستند که شما را زیارت مى کنند و به این وسیله، برکت مى جویند و من بر خود لازم مى دانم که روز قیامت، نزد آنان بیایم تا آنها را از هراسهاى مربوط به گناهانشان در آن روز برهانم، و خداوند آنان را در بهشت جاى مى دهد».
?الأمالى طوسى : ص 669 ح 1404
کامل الزیارات : ص 125 ح 140
?
پیشگویى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله درباره چگونگى شهادت نوه.