وقت بخیر عابر بین الحرمین.
کسی زنگ زد.
گفتم: سلام.
گفت: سلام
و ادامه داد: السلام علی الحسین.
گفتم: کجایی؟
گفت: بین الحرمین.
دلم شکست.
صدای شکستن دلم را
او هم از آن سوی خط شنید.
خواستم بگویم تو را اگر دید
از طرف من بگوید:
«آقا! هوای دلم را داشته باش»
امّا دیدم اگر هوای دلم را نداشتی
از این فاصله دلم را برای کربلا نمیشکستی.
ممنونم!
که هر گاه راهی کربلا میشوی
بهانهای پیدا میکنی برای بردن دلم.
ما کربلا که میرویم
اگر دوستانمان نیایند
دلشان را با خودمان میبریم.
چه قدر تو خوبی
که مرا دوست داری
و دلم را با خودت میبری کربلا.
وقتی تو کربلا باشی
من احساس جاماندگی نمیکنم مهربانم!
وقت بخیر عابر بین الحرمین.✋