هفت شهر عشق به روایتی دیگر:
یکی دیگر از تقسیمات هفت شهر عشق ،به شرح زیر است:
منزل اول : توبه
به معنی بازگشت از گناه و راه های پراکنده به سوی حق است.
حال توبه تعبیر دیگری از حال طلب است که به آن دگرگونی یا احوال قلب گویند.
داستانهای بسیار زیادی در ادبیات عرفانی وجود دارد که چگونه فردی عافل و سرگشته به صدای سروش غیبی یا مشاهده و دیداری عبرت انگیز یا سخن حکیم و قدیسی ،ناگهان دلش دگرگون شده و پای در وادی عشق نهاده است.
منزل دوم : ورع
به معنی ترس، این ترس نگرانی سالک است از اینکه به سبب کاری ناپسند او را طرد کنند و شایسته راه عشق ندانند و از این رو سالک در این منزل در حال مراقبت نفس و چله نشینی است .بدین معنی که پیوسته در کمین نفس خود نشسته و هر دم خود را می نگرد تا مبادا کاری بر خلاف میل معشوق از او سر بزند.
منزل سوم : زهد
و آن دست افشاندن است از هر چه سالک را در طریق به کار نمی آید و بار او را گران می کند .بدین سان ،زهد و پارسایی حقیقی مایه سبکی و تیزکامی سالک است.
منزل چهارم : فقر
و آن تجلی این حقیقت است بر دل سالک که او مالک هیچ چیز نیست و اگر سلیمان است هم چنان مسکین است و معنی این آیه که خداوند فرمود : و غنی بالذات تنها خداست (فاطر 15)
منزل پنجم : صبر
صبر آزمون پایداری سالک در سختی های راه عشق است .این آزمون برای طرد سالکان مدعی و سست رای است.اما حقیقت صبر ستم دیدن و هیچ نگفتن ،خواری کشیدن و خاموش ماندن نیست ،بلکه صبر تحمل هر رنجی است که برای رسیدن به مقصود چاره نیست.
منزل ششم : توکل
توکل در میان هفت وادی ،به روایت عطار به تقریب با منزل توحید برابر است .توکل از کار تن زدن و کار ها به تقدیر سپردن نیست ،بلکه دریافت این معرفت است که جهد سالک و طاعات و خدمتهای او هر چند فریضه است ،اما بر آن تکیه نتوان کرد ،زیرا جهد سالک جز به فیض الهی نیست و اگر آن فیض منقطع گردد در راه فرو ماند.
منزل هفتم : رضا
رضا که برابر فقر و فنا در هفت وادی مرغان است.رضا حالی است که در آن خواست و آرزوهای سالک همه در رضای الهی محو میشود و پیوسته “الهی رضا به قصائک “گوید.
و از این خوشتر چیست که همه امور جهان اعم از غیب و شهادت به رضای سالک رخ می دهد،زیرا رضای او با رضای حق یکیست
هفت شهر عشق به روایتی دیگر