هدیه ای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله
روح الله “برادر شهید” که اومد ،
رفتیم بهشت زهرا…
منتظر شدیم حکاک بیاد و سنگ مزار رسول رو آماده کنیم…
به محض اینکه حکاک اومد،
یه نگاه به ما انداخت و گفت: ببخشید این سنگ مزار کیه؟
گفتیم چه طور؟
گفت:
اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم!
دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی
ما که خشکمون زده بود
وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد…
سنگ مزاری که میتوان گفت هدیه ای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله
سالار شهیدان…
راوی ؛
دوست و همرزم شهید مدافع حرم رسول خلیلی
یادشهداباذکرصلوات