نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!
یک جوان ازعالمی پرسید:
من جوان هستم و بنا به جوانیم نمی توانم به نامحرم نگاه نکنم…بگو چاره چیست؟
️آن مرد عالم کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد!! سپس ازشخصی درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت؛ جلوی همه مردم او را کتک بزند! جوان کوزه راسالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت…
️عالم از او پرسید: چند دختر سر راه خود دیدی؟؟ جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا جلوی مردم کتک بخورم وخوار وخفیف بشوم…
️عالم گفت: این حکایت مومنی است که همیشه خدا را ناظر برکارهایش می بیند… و از روز قیامت وحساب و کتابش که مبادا در نظر مردم خوار و خفیف شود بیم دارد…
آیاانسان نمی داندکه خدا او را
می بیند!!(سوره علق آیه 14)
نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!