بسم الله الرحمن الرحیم والصلاه على أشرف أنبیائه و آله الطاهرین
عزیزان! هر امتى در نتیجه به هم پیوستن دو عامل به وجود مىآید: عامل اندیشه سازنده و رهبرى حکیمانه. به هر اندازه که اندیشه، ظرفیت سازندگى داشته باشد و رهبرى، روح آن اندیشه را مجسم کند، امت رشد مىکند و استوار مىشود. هر چقدر اندیشه دینى از وسعت در افق و انسانیت در مفاهیم بهرهمند باشد و هر اندازه در رهبرى وسعت قلب و واقعگرایى در عمل، وجود داشته باشد، امت گسترش مىیابد و ابعاد آن مشخص مىگردد.
بنابراین، اندیشه دینى و رهبرى، بنیان اساسى وجود یک امت و تعیین ابعاد مکانى و زمانى آن است. و ما به نوبه خود این بنیان اساسى را داریم؛ زیرا وجود ما مبتنى بر هر دو جنبه فکرى و رهبرى این بنیان است.
اندیشه دینى [ما] همانا اسلام است که هسته معنوى و نظرى امت را ایجاد کرد و عناصر فکرى امت را به او بخشید.
عامل رهبرى نیز در قهرمانان دین، کسانى چون حسین علیه السلام و دیگر شاگردان رهبر اعظم، رسول خدا صلى الله علیه وآله نمایان مىشود؛ کسانى که بنیان بشرى امت را تأسیس، راهش را روشن و معین و اندیشه را مجسم کردند و پشتوانهاى از آرمان و ایثار را برایش فراهم نمودند.
حال که امت با ولادت اندیشه آرمانى و رهبرى که آن اندیشه را به ظهور مىرساند، متولد مىشود؛ پس طبیعى است که امت اسلامى روزى مانند این روز مبارک را جشن بگیرد؛ چراکه ولادت حسین و پدر حسین علیهما السلام به نوعى به معناى ولادت خود امت است.
اگر روز مبعث روز ولادت اندیشهاى آسمانى است که در دین بزرگ اسلام ظهور یافته، پس این ایام مبارک ولادت [معصومین علیهم السلام] روزهایى است که رهبران فرخنده دین را به آن عطا و بدینوسیله بنیان اساسى وجود امت را تکمیل کرده است و از پى آن، اندیشه با رهبرى پیوند خورده و در نتیجه، امتى به وجود آمده که «بهترین امتى است که براى مردم پدیدار شده است».
بدین ترتیب احساس مىکنیم با تمام وجود به این مناسبتهاى مبارک تعلق داریم و وابستگى ما به آنها یک وابستگى حیاتى است؛ زیرا این ایام، مناسبتهاى مربوط به وجود بزرگتر ما بهعنوان یک امت زنده و پویا است؛ امتى که علم اسلام و مشعل توحید را به دست داریم و بر روى زمین از پیام آسمان دفاع مىکنیم.
بنابراین، بزرگداشت حسین علیهالسلام در روز ولادت یا شهادت یا در ایام حماسه بزرگ زندگى او، براى ما تنها یادآورى یک گذشته باشکوه نیست، بلکه این مناسبتها بیانگر جزئى از بنیان اساسى وجود یک امت است؛ از اینرو وقتى امت اسلام در مناسبتهاى مربوط به امام حسین و امام على علیهمالسلام و دیگر مناسبتهاى اسلامى، به برپایى آیینهاى اسلامى مىپردازد، در واقع وجود خودش را بهعنوان یک امت تحکیم مىکند و توجهش را به عناصر اساسى این وجود بیشتر مىنماید.
بر این اساس درمىیابیم که هر اقدامى براى تعمیق ارتباط امت با دو منبع دینى و رهبریاش و پیوند زدن او به رسالت بزرگ اسلامى خود و رهبران معظم آن، در واقع تلاشى براى [حفظ] اصل وجود امت است و از سوى دیگر هر عملى براى دور کردن امت از اسلام یا رهبران برجسته آن در هر یک از عرصههاى فکرى و عملى، در حقیقت دسیسهاى بر ضد امت و تلاشى براى دزدیدن عناصر اساسى آن و سلب دلایل وجودى آن بهعنوان یک امت زنده و پویا است.
بر همین اساس در مىیابیم که پافشارى امت که در تصمیم شما مردم مؤمن براى انتخاب راه اسلام در همه عرصههاى زندگى اعتقادى و اجتماعى و حرکت در مسیر رهبران بزرگ، یعنى حسین و پدر حسین علیهما السلام، تجلى یافته حاکى از این است که این امت دریافته است که این راه، تنها راه زنده ماندن امت و حفظ اصالت آن و دست یافتن به سعادت دنیا و آخرت است.
خواهران! از این پیوند ریشهاى که امت اسلام را به دین اسلام و رهبران پیشرو آن گره مىزند، مىتوانید حقیقت نقشى را که حوزه بزرگ اسلام در نجف یعنى حوزه امام جعفر صادق علیه السلام ایفا کرده است، دریابید؛ حوزهاى که در این هزار سالى که از تاریخ باشکوه آن مىگذرد خود را وقف این کرده است که همواره عناصر وجودى امت اسلام را به آن یادآورى کند و این امت را به دین مقدسش پیوند بزند و در راه منافع حقیقى امت ایثار و از خودگذشتگى کند و دسیسههاى دشمان آن را برملا نماید و همواره و بىوقفه پیام اسلام راتبلیغ کند.
خواهران! این حوزه بزرگ است که از دین شما حراست مىکند.
این حوزه است که زبان گویاى دردها و آرزوهاى حقیقى شما است.
این حوزه است که همه توان خود را در راه خیر و سعادت شما صرف مىکند.
این حوزه است که راه روشن اسلام را در همه عرصههاى زندگى براى شما تبیین مىکند؛ راهى که مسلمانان را از گدایى اندیشه و نظام، از اردوگاه شرق و غرب و از پرسه زدن بر گرد سفرههاى سرمایهدارى و دیگر مکاتب اجتماعى، بىنیاز مىسازد؛ مکاتبى که اسلام آنها را مردود مىشمارد، و جایگزین بهتر آنها را ارائه مىکند؛ جایگزینى که در نظام اقتصادى و اجتماعى اسلام و نیز روش اسلام براى سازماندهى فرد و جامعه که روشى جامع است و همه جنبههاى زندگى را دربر مىگیرد، متجلى مىشود.
این حوزه حلقه وصل میان امت و دین بزرگ آن است و هر تلاشى براى تضعیف یا نابودى حوزه به معناى شکستن این حلقه وصل و جدا کردن امت از دین بزرگش و در پى آن عناصر وجودیش است.
به حق این مناسبت شریف و صاحب عظیم آن [از خدا مىخواهیم] که اراده آگاهانه این امت را محقق کند و ارتباطش را در همه عرصههاى زندگى با دین مجسم نماید و حوزه را حفظ کند و از شر دشمنان مصون بدارد تا این حوزه براى همیشه بیان صحیح دین در امت و راهنماى امت به خیر دنیا و آخرت باشد.
نقش های مهم حوزه.