مرگ در نظر اولیاء
افلاطون میگوید: “سقراط، حکیم الهی و بزرگوار جهان، در آخرین لحظات حیات و دم مرگ باز هم دست از افاضه و تعلیم بر نمیداشت. حتی در روز آخر و لحظات آخر عمرش که ساعتی بعد میبایست جام زهر را بنوشد و شاگردان دورش جمع بودند همچنان به افاضه و تعلیم و بیان اینکه آدمی با مردن تمام نمیشود و بعد از آن مرگ باقی میماند ادامه میداد. ما شاگردان عقده گلویمان را گرفته بود ولی به ملاحظه استاد که ما را از گریه منع میکرد جرئت نمیکردیم صدا به گریه بلند کنیم. بالاخره درس خود را به اتمام رسانید و سپس جام زهر را با کمال گشاده رویی نوشید".
آری مرگ تا شکل و صورت عدم و نیستی و فنا دارد آدمی از آن وحشت دارد ، زیرا آن چیزی که وحشتناک است عدم و نیستی است، فنا و زوال است، ولی همینکه تغییر شکل و قیافه داد و به صورت انتقال و جا بجا شدن در آمد دیگر وحشتناک نیست ، بلکه برای مردان خدا که جز در راه حق گام بر نداشتهاند مرگ قیافهای جذاب و گیرنده دارد. مردان خدا به استقبال مرگ میروند.
? #حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)
مرگ در نظر اولیاء