مردهها حرف میزنند
مردهها با شما حرف میزنند، ولی شما صدای آنها را نمیشنوید
اگه میخواید بدونید چی میگن، روایت زیر رو بخونید:
قطب راوندی در لب اللباب نقل میکند:
مردگان در هر شب جمعه از ماه رمضان میآیند و و با صدای اندوهناک و گریه، فریاد میزنند:
?ای اهل خانه من، ای فرزندان من! ای خویشان!
?با خیرات خود به ما محبت کنید خدا شما را رحمت کند،
?ما را به خاطر بیاورید و ما را فراموشمان مکنید.
?بر غربت ما رحم کنید. ما در زندان تنگ و تاریک ماندهایم.
?به ما رحم کنید و دعا و صدقه را از ما دریغ نکنید.
?شاید پیش از آنکه شما مثل ما شوید، خدا به شما رحم فرماید،
?ای بندگان خدا! سخن ما را بشنوید و ما را فراموش مکنید.
?این ثروتی که در دست شما است روزی در دست ما بود،
?ما آنها را در راه خدا خرج نکردیم، پس آنها برای ما وبال شد و منفعتش برای دیگران ماند؛
به ما مهربانی کنید ولو به یک درهم یا قرص نانی یا پارهای از چیزی.
پس فریاد میکنند: چقدر نزدیک است که بر نفسهای خود گریه کنید و به شما نفعی ندهد.
چنانکه ما گریه میکنیم و سودی برای ما ندارد؛
پس کوشش کنید پیش از آن که مثل ما شوید.
سفینة البحار، ج 8، ص 132 / مستدرک الوسائل، ج2، ص: 163
واقعا از کلمه کلمه این فریادها، غربت و تنهایی میبارد
اگر کسی بخواد متنبه بشود، همین نالهها برای او کافیست.
مردهها حرف میزنند.