مراقبه و ثمرات آن :
در مراقبه نسبت به گناه و آلودگى ها، در آغاز راه که سالک هنوز اراده و تقواى راسخ و مستحکمى ندارد، با شناختى که از ضعفها و آسیب پذیرىهاى خود دارد، از حضور در صحنه هایى که میداند زمینه ى مساعدى براى لغزش او مى باشند و احتمال آلوده شدنش به معصیت در آن محیط ها زیاد است، باید حتّیالامکان اجتناب کند تا دچار لغزش و گناه نشود. و اگر در موردى، در عین نفرت و انزجار از بودن در چنان محیط هایى، وادار و ناچار به حضور شد، باید به خدا پناه ببرد و با اقرار و اعتراف به ضعف خود در پیشگاه الهى، از خداوند براى نلغزیدن به ورطه ى گناه و پلیدى، مدد بطلبد و در طول مدّت حضور در آن محیط، بهدقّت مراقب حالات و رفتار خویش باشد و ظاهر و باطن خود را به طور مضاعف تحت کنترل گیرد تا به مدد الهى از آلودگى به معصیت مصون بماند. حالت مراقبه ى چنین شخصى را به کسى مى توان تشبیه کرد که در حالى که میداند کف کفشش عاج ندارد و کاملاً صاف است، مى خواهد روى زمین یخ زده و لغزندهاى راه برود. چنین شخصى با دقّت و حساب شده گام برمیدارد و با تمام وجود مراقب قدم گذاردن خود است.
با استمرار مراقبه، دستاوردهاى ارزشمندى نصیب سالک مى شود که به مهمترین آنها اشاره مى شود :
1. مراقبه در آغاز با نوعى تقلّا و زحمت عبد انجام مى شود. امّا در صورت استمرار، به تدریج ملکه ى مراقبه در روح شخص ایجاد مى شود و در پى آن، بدون زحمت و تقلّا، شخص دائماً مراقب ظاهر و باطن خود است و درون و برون خویش را در کنترل دارد.
2. استمرار مراقبه، روح تقوا و ورع را در درون شخص ایجاد مى کند و اراده ى ایمانى او را براى پایدارى در مسیر پاکى ها و نیکى ها استحکام مى بخشد؛ به نحوى که شخص قادر مى شود بهآسانى بر تمنّیات نفسانى و وساوس شیطانى غلبه کند و در راه طاعت و بندگى خداى متعال ثابت قدم بماند.
3. با استمرار مراقبه، به تدریج سطح مراقبه ى سالک بالا میرود. مراقبه ى سالک در ابتدا محدود به عدم ارتکاب معصیت، یعنى ترک نکردن واجب و انجام ندادن حرام است. در مرتبه ى بعد سالک مراقبت مى کند فکر معصیت به ذهن و دل او راه پیدا نکند و اگر در موردى اندیشه ى آلودهاى به ذهن و دل او خطور کرد، بیدرنگ آن را از وجود خود بیرون کند. در مرحله ى بعد سالک از انجام آنچه حرمت آن قطعى نیست، امّا شبهه ناک است و احتمال حرام بودن دارد، خویشتن را مراقبت مى کند. پرهیز از شبهه به منزله ى مراعات حاشیه ى امنیتى براى نیفتادن در پرتگاه گناه و حرام است. از آن پس، مراقب خویش است که مرتکب مکروهى نشود و یا عمل مستحبّى را از دست ندهد. در پى آن، مراقبت مىکند به قصد لذّت جویى و بر اساس تجمّل گرایى و تنوّع طلبى، بیش از حدّ رفع ضرورت هاى واقعى، به مباحات نپردازد و فرصت گرانبها و تجدیدناپذیر عمر را در امورى که هیچ سازندگى و نقش مثبتى در ترقّى و تعالى او ندارد، صرف نکند. در گام بعد، مراقب خویش است که در عرصه ى انتخاب و عمل، بین امورى که جایز و مباحند، تنها با معیار رضایت الهى، انتخاب و فقط براى جلب رضایت خداوند، اقدام کند و بر اساس هواى خویش انتخاب و براى تأمین خواسته ى نفس و یا جلب رضایت خلق اقدام نکند. درنهایت، مراقبه به مرحلهاى میرسد که شخص مراقب است جز خدا چیزى و کسى به دل او راه نیابد و اندیشه و توجّه او را به خود مشغول نکند.
منبع: کتاب شراب طهور، تألیف استاد مهدی طیّب
مراقبه و ثمرات آن :