حجتالاسلام و المسلمین دکتر رفیعی
جُرج جرداق مسیحی که میگوید: من علی را دوست دارم، ثمرهاش این میشود که میآید کتاب مینویسد. در واقع آن فهم به او هم داده میشود. بحث ما غیر از ولایت و امامت است. یک کسی مسلمان هم نیست. بنده خدایی نصرانی بود. زمان امام هادی گرفتاری پیدا کرد. متوکل عباسی او را احضار کرده بود، ایشان هم خیلی میترسید. یک رفیقی داشت شیعه بود. پیش او آمد و گفت: خیلی میترسم. میشود من یک چیزی نذر امام هادی شما بکنم؟ نذر کرد یک مبلغ پولی را به امام بپردازد. قبل از اینکه پیش متوکل برود، گفت: بروم نذرم را ادا کنم. چون بعضی کارشان که راه میافتد یادشان میرود. آمد و با یک معجزهای روبرو شد. داخل خانه رفت، آقا او را به اسم صدا زد. پول را به امام داد. امام فرمود: برو متوکل با تو کاری ندارد! وقتی میرفتند، آقا به اطرافیان فرمودند: بعضی فکر میکنند محبت ما فقط برای پیروان ماست. یعنی محبت ما برای آنها اثرگذار است. این راه بسته نیست. ایشان اتفاقاً مسلمان نشد. این محبت مهم است.
? برنامه #سمت_خدا ، مورخ 96/06/09
محبت ما فقط برای پیروان ما نیست.