مادر دستم بگرفت و پای به پای ببرد.
شعر
مادرم گفت که با اهلِ جهان منصِف باش
پا به شیطان نده و ، بر دلِ خود مُشرِف باش
مادرم گفت : تو باید به «شهادت» برسی
شهر هم غرقِ «زلیخا» بشود، «یوسف» باش
سیدمحمدعلی موسوی زاده
|
مادر دستم بگرفت و پای به پای ببرد. شعر
|
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان |