گفتی که با دلت
غمِ هجـران چه می کند !؟
باد خزان ببین به گلستان چه میکند …
لاله های زینبی
در اول مهرماه سال 1346 در روستای آوه از توابع الموت چشم به جهان گشود ، پدرش در روستا دامداری و مادرش همانند تمام اهالی روستا خانهداری میکرد ، او دوران کودکی اش را در روستا سپری کرد و در کارهای کشاورزی و دامداری به کمک پدر میشتافت.
بعدها جهت ادامه تحصیل به کرج نزد خواهرش آمد همزمان با رزمندگانی که جهت حفظ کیان کشورمان به جبهه میرفتند به جبهه اعزام شد و نه ماه در جبههها ماند در همین ایام بود که برادرِ بزرگترش حاج داود رشوند به افتخار جانبازی نایل آمد، و او که در جهت کمک به برادرِ جانبازش از هیچ کمکی دریغ نمی کرد بعد از ازدواج و تشکیل خانواده ، ترجیح داد ، کنارِ خانواده برادرش در طبقه پایین منزل آنها سکنی گزیند.
او قبل از ازدواج به عضویت سپـاه در آمده بود و در رشته های مختلف غواصی ، چتر بازی ، دریانوردی دورههای تخصصی ویژهای گذرانده و همزمان تا مرحله کارشناسی ادامه تحصیل داد ، ادامه خدمت در سپاه پاسداران باعث ارتقاء درجه ایشان تا سرهنگی گردید.
در طی مدت عضویتش در سپاه ماموریت های زیادی را با موفقیت به سرانجام رساند ، او که فرمانده گردان امام حسین(علیه السلام) شهرستان کرج بود در اردیبهشت سال 94 با کوله باری از تجربه عازم نبرد با داعش در کشور سوریه شد و بعد از سه ماه حضور در میدان جهاد به اصرار خانواده برای حضور در مراسم ازدواج دخترش مرداد 94 به کشور بازگشت و برای بار دوم و آخرین ماموریت در تاریخ شانزدهم مهرماه 94 مجددا راهی سوریه شد و در روز ششم آذر94 طی حملهای که از طرف گروه تکفیری داعش صورت گرفت به فیض شهادت نائل آمد .
پیکر مطهرش بعد از تشییع باشکوه در جوار مرقد امامزاده محمد(علیه السلام) کرج به خاک سپرده شد.
شهید سردار عبدالرشید رشوند
لاله های زینبی