بسم الله الرحمن الرحیم
فریاد مهتاب!
آن خانم کیست که وارد مسجد مى شود ؟
او اینجا چه مى خواهد؟
آیا او را مى شناسى؟
?او امّ سَلَمه، همسر پیامبر است.
او به اینجا آمده است تا یارى حق را نماید. او رو به عُمَر مى کند و مى گوید: «چقدر زود حسد خود را نسبت به آل محمّد نشان دادید؟»
همه اهل مسجد به سخنان اُمّ سَلَمه گوش مى کنند، عُمَر مى ترسد که اگر او به سخن خود ادامه بدهد همه چیز خراب شود، براى همین فریاد مى زند: «ما چه کار به سخن زنان داریم؟ »
نگاه کن! عُمَر دستور مى دهد تا اُمّ سَلَمه را از مسجد بیرون کنند……(1)…..
?مگر اُمّ سَلَمه همسر پیامبر نیست، مگر احترام او بر همه واجب نیست، مگر او امّ المومٔنین (مادر مؤمنان) نیست، پس چرا باید با او این گونه برخورد کرد؟
چرا باید ناموس پیامبر را این گونه از مسجد بیرون کرد؟
ابوبکر بار دیگر فریاد مى زند: «اى علی! برخیز و بیعت کن، زیرا اگر این کار را نکنى ما گردن تو را مى زنیم».
??هنوز ریسمان بر گردن على (علیه السلام) است، او نگاهى به قبر پیامبر مى کند و آیه 150 از سوره اعراف را مى خواند:
إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِى وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِى
«مردم مرا تنها گذاشتند و مى خواستند مرا به قتل برسانند ».
آرى، تاریخ تکرار مى شود، موسى (علیه السلام)، برادرش هارون را به جاى خود در قوم بنى اسرائیل قرار داد و خود به کوه طور رفت.
بعد از رفتن او، قوم بنى اسرائیل، گوساله پرست شدند و هارون هر چه به آنها نصیحت کرد سخنش را نپذیرفتند.
آنها هارون را تنها
گذاشتند و او را در مقابل دشمنش یارى نکردند.
وقتى موسى از کوه طور بازگشت و دید همه مردم دچار فتنه شده و کافر شده اند از هارون توضیح خواست.
هارون به موسى گفت: «مردم مرا تنها گذاشتند و مى خواستند مرا به قتل برسانند».
??امروز هم على (علیه السلام) همان سخن هارون را به زبان مى آورد، آرى امروز، امّت اسلامى، على (علیه السلام) را تنها گذاشتند…..(2)……
على (علیه السلام) نگاهى به آسمان مى کند و چنین مى گوید:
?«بار خدایا! تو شاهد هستى که پیامبرت به من دستور داد اگر بیست یار وفادار یافتم با اینان جنگ کنم»…..(3)……
افسوس که على (علیه السلام)، جز سلمان، مقداد، عمّار و ابوذر، یار وفادار دیگرى نیافت، او باید صبر پیشه کند.
به راستى چه خواهد شد؟
آیا على (علیه السلام) بیعت خواهد کرد؟
شمشیر را بالاى سر على (علیه السلام) نگاه داشته اند، همه منتظر دستور خلیفه اند.
نفسها در سینه حبس شده است، همه نگاه مى کنند.
?تاریخ، مظلومیّت على (علیه السلام) را به تماشا نشسته است. آیا او با ابوبکر بیعت خواهد کرد؟
??ناگهان فریادى بلند مى شود…….
ادامه دارد…..
قسمت سی و دوم
کتاب فریاد مهتاب نوشته مهدی خدامیان
منابع:
1.کتاب سلیم بن قیس ص389
2.الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهرا ج14 ص 140
3.الاختصاص ص 187 تفسیر العیاشی ج2 ص 68
#از_شهادت_تا_شهادت
فریاد مهتاب! قسمت سی و دوم