عیب گیری و عیب جویی...
#داستانک
عیب گیری و عیب جویی
بوستان سعدی
جوانی را می شناسم هنرمند، فرزانه، نیکوکار، شجاع و زیبارو.
به گونه ای که همه محاسن در وجود او جمع است.
به جز آنکه هنگام سخن، برخی از واژه ها را نمی تواند به درستی ادا کند.
روزی به یکی از دوستان درباره نقص بیان او چیزی گفتم.
دوست دانای من، از این سخن برآشفت و گفت تو به جای اینکه خارها را ببینی و ناخشنود باشی، گل ها را دسته کن و از آن خشنود باش.