…عروسى دو نور و شرکت کنندگان
……در بعضى روایات آمده است که بعد از خرید، 29 یا سى روز، امیر المؤ منین علیه السلام صبر کرد تا اینکه جعفر و عقیل به آن حضرت گفتند: از پیامبر صلى الله علیه و آله خواهش مى کنیم که شما همسرت را بیاورى .
……پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
……ما انتظار داریم خود او بیاید و از ما در خواست کند
……امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:
…… عرض کردم : حیا مانع من مى شود
……پیامبر صلى الله علیه و آله اجازه مجلس عروسى و ولیمه را فرمودند، و به امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند:
……هر کس را دوست دارى دعوت کن .
…… زنان به کار زنها و امیر المؤ منین علیه السلام و عمار و بلال و چند نفر دیگر به کار مجلس مردها که در مسجد بود، مى رسیدند.
……اصحاب با هدایاى خود در جشن عروسى آن دو نور الهى شرکت کردند، و از ولیمه عروسى که به دستور پیامبر صلى الله علیه و آله فراهم آمده بود، میل کردند. در آن مجلس 4000 نفر از آن طعام خوردند و پیامبر صلى الله علیه و آله غذایى براى امیرالمؤمنین و فاطمه علیها السلام فرستاد، در حالیکه چیزى از آن غذا کم نشد و همچنان به جاى ماند، با وجود اینکه سه روز از آن تناول مى کردند.
……شب با مراسمى مخصوص ، حسب الامبر پیامبر صلى الله علیه و آله آن دو بزرگوار را به حجره ام سلمه آوردند. ام سلمه مى گوید:
……هنگامى که خورشید غروب کرد، پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ((فاطمه را بیاور)).
……من رفتم و دست فاطمه علیها السلام را گرفته در حالى که لباسش بر زمین کشیده مى شد و از خجالت و شرم عرق از چهره اش جارى بود، آن حضرت را نزد پدر بزرگوارش آوردم . هنگامى که خدمت آن حضرت رسید، از شدت خجالت پایش لغزید. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
…خداوند تو را از لغزشهاى دنیا و آخرت نگه دارد
……هنگامى که پیش روى آن حضرت قرار گرفت ، چادر را از صورت فاطمه علیها السلام کنار زد تا على علیه السلام چهره او را ببیند. سپس دست او را در دست على علیه السلام قرار داد و این گونه بود که این زندگى نورانى آغاز شد…(1)…
?منابع
1.بحار الانوار: ج 43 ص 96.
عروسى دو نور و شرکت کنندگان