عاقبت آزارِ منتظران
مردی از اهل سنّت سامره، که نام او مصطفی الحمود بود، از خادمان حرم بود که کاری جز اذیت و آزار زائران و گرفتن مال آنها با هر حُقه ای، نداشت و اکثر اوقات در سرداب مقدس بود، در آن مکان کوچک که پشت قسمت ناصر عباسی است و اغلب زیارات مربوط را حفظ داشت و هر کس داخل میشد در آن مکان شریف و شروع می کرد انجام زیارت، او که از خباثت چیزی کم نداشت، آن شخص زائر را از حالت زیارت و حضور قلب می انداخت و مدام زائر را متوجه توهین ها و مزخرفات خود می نمود
شبی در خواب، حضرت حجت علیه السلام را دید که به او میفرماید:
تا کی زائران مرا می آزاری و نمیگذاری زیارت بخوانند؟
تو را چه به مداخله در این کار؟ بگذار ایشان را (راحت باشند) و آنچه میگویند.
سپس بیدار شد در حالتی که هر دو گوشش را خداوند کر نمود پس از آن دیگر چیزی نشنید و زائران از (شرّ) او راحت شدند و این چنین بود تا آنکه فوت کرد.
? نجم الثاقب، 473
عاقبت آزارِ منتظران