طنزجبهه، تو که مهدی رو کشتی.
طنزجبهه، تو که مهدی رو کشتی …
آقا مهدی فرمانده گروهانمان درست و حسابی ما را روحیه داد و به عملیاتی که می رفتیم تو جیهمان کرد. همان شب زدیم به قلب دشمن و تخته گاز جلو رفتیم.
صبح کله سحر بود و من نزدیک سنگر آقا مهدی بودم که ناغافل خمپاره ای سوت کشان و بدون اجازه آمد و زرتی خورد رو خاکریز. زمین و زمان بهم ریخت و موج انفجار مرا بلند کرد و مثل هندوانه کوبید زمین.
نعره زدم: یا مهدی! یک هو دیدم صدای خفه ای از زیر میگوید: «خونه خراب، بلند شو، تو که مهدی را کشتی!»
از جا جستم. خاک ها را زدم کنار. آقا مهدی زیر آوار داشت می خندید.