طنز خُر و پُف شهید!
خُر و پُف شهید!
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند.
هر کس از خود نشانهای میداد تا شناسایی جنازه ممکن باشد. یکی میگفت: «دست راست من این انگشتری است.»
دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم میاندازم.»
نشانهای که یکی از بچهها داد برای ما بسیار جالب بود. او میگفت: «من در خواب خُر و پُف میکنم، پس اگر شهیدی را دیدید که خُر و پُف میکند، شک نکنید که خودم هست.»
#طنز_جبهه