طنز جبهه، کارای بَد بَد....!
خاطرات #طنز_جبهه
?کارای بَد بَد….!?
️مراسم صبحگاهی بود.
روحانی گردان راجع به واجبات و محرمات صحبت میکرد.
با بچهها خیلی صمیمی بود.
برای همین هم در کلاس درس و یا مراسم متکلم وحده نبود و بقیه مخاطب.
مثل معلم و کلاس های اول و دوم دبستان غالباً مطلب را ناتمام میگذاشت و بچهها آن مطلب را خودشان تمام میکردند.??
مثلاً وقتی میخواست عبارت
«الغیبه اشد من الزنا» را قرائت کند?
میگفت:
«دوستان میدانند که الغیبه اشد…؟»
??????????
بعد بچهها با هم با صدای بلند میگفتند: ???«من الکارهای بد بد.»