حضرت جواد علیه السلام بعد از شهادت پدرش به مسجد رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم آمد، در حالى که در سنین کودکى بود، به طرف منبر به راه افتاد و یک پلّه بالا رفت و سپس شروع به سخنرانى نمود و فرمود:
أنا محمّد بن علیّ الرضا، أنا الجواد، أنا العالم بأنساب الناس فی الأصلاب أنا أعلم بسرائرکم وظواهرکم وما أنتم صائرون إلیه، علم منحنا به من قبل خلق الخلق أجمعین وبعد فناء السماوات والأرضین.
من محمّد فرزند على بن موسى الرضا علیهما السلام هستم و لقبم جواد است، من به نسب هاى مردم وقتى در صلب پدران خود هستند آگاهم، من از امور باطنى و ظاهرى و آینده شما باخبرم، و این دانش، اکتسابى نیست بلکه قبل از آفرینش خلائق و پدید آمدن هستى به ما بخشیده شده و تا از بین رفتن آسمانها و زمین آن را دارا مى باشیم.
و اگر غلبه اهل باطل و دولت گمراهان و به شک افتادن اهل شک نبود هر آینه کلامى مى گفتم که اولین و آخرین به شگفت مى آمدند.
سپس دست مبارک خود را بر دهان نهاد و فرمود:
یا محمّد، اصمت کما صمت آباؤک من قبل.
سکوت کن همان طور که پدرانت پیش از تو سکوت کردند.
?مشارق الأنوار،ص 98
?بحار الأنوار،ج50،ص108، ح 27
?دلائل الإمامة،ص 385
صمت کما صمت آباؤک من قبل.