سید عبدالرضا روز جمعه 29 فروردینماه 1335 در شهرستان خرمشهر متولد شد
به دلیل هوش سرشار و استعداد فراوان همواره دانشآموزی عالی در کلاس بود. با این حال نسبت به همکلاسیهایش بی تفاوت نبود و برای رشد آنها نیز تلاش میکرد
در سن 18 سالگی با معدل 19/58 دیپلم گرفت. در کنکور اعزام به خارج از کشور رتبه نخست را کسب کرد. در کنکور سراسری هم شرکت کرد و در تمامی رشتههای پزشکی دانشگاههای ایران قبول شد که ترجیح داد به دلائلی در دانشگاه تهران به تحصیل ادامه دهد
در دانشگاه با فساد اخلاقی و اختلاف طبقاتی دانشجویان آشنا شد. برای جدا ماندن از افکار به اصطلاح روشنفکر غربی ، در جنوب شهر خانه ای اجرا کرد تا علاوه بر ارتباط با محرومین ، تشکل بچه های جنوب شهر را تشکیل دهد
پس از چندی جهت رابطه بیشتر با مردم، به دلیل شناخت بیشتر از ویژگیهای منطقه خود (خوزستان)، انتقالی گرفت و در دانشگاه جندی شاپور اهواز شروع به فعالیتکرد. در اواخر سال 55 مورد اخطار و تهدید به اخراج از طرف گارد دانشگاه شد. به دلیل بیاعتنایی و ادامه فعالیت از دانشگاه اخراج شد و به خرمشهر آمد.
سید عبدالرضا اعتقاد شدید به کار تشکیلاتی داشت. به همین جهت در خرمشهر به کمک فعالان شهر سعی کرد تمامی افراد مبارز شهر را از هر گروه و قشر متحد کرده و یک انسجام و هماهنگی ما بین آنها ایجاد کند. با گروه خود 88علاوه بر تکثیر و توزیع سخنرانیها و اعلامیههای امام خمینی(ره) ، به راه اندازی نمایشگاه کتاب در مساجد و تظاهرات خیابانی پرداخت تا اینکه در ، جریان حکومت نظامی دستگیر شد و به زندان افتاد.
شهید سید عبدالرضا موسوی قرآن و نهجالبلاغه را زیاد میخواند و با تسلط بر زبان عربی مطالعات زیادی میکرد، به طوریکه گاهی اوقات روزانه 10 الی 11 ساعت کتاب می خواند.
در اواخر پیروزی انقلاب اسلامی شهید سید عبدالرضا موسوی بر اثر فشار مردم آزاد شد. او در ایام حبس فرصت را غنیمت شمرد و به مطالعه ی تمامی کتب علامه طباطبایی و اغلب کتب عربی ملاصدرا و دیگر فلاسفه اسلامی پرداخت و به برخی اشکالات فلسفی خود پی برد. به همین علت در وصف ایام حبس خود گفته است:"زندان برای انسان مانند آینه است. آنجا دیگر جو، محیط و دیگران نیستند که تو را به حرکت در بیاورند. هر کس که پایدار بماند، میزان اعتقادش به مکتب روش میشود".
سید عبدالرضا بعد از انقلاب فعالیت های کلیدی و ارزشمندی را انجام داد تا اینکه بعد از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامیِ خرمشهر در سمت مسئول عملیات مشغول به کار شد و تا آبانماه سال 58 در سپاه فعالیت میکرد. بعد از آن جهت ادامه تحصیل در سال پنجم دانشکده پزشکی به دانشگاه بازگشت و حدود یک ترم درس خواند. لیکن به دلیل ضرورت حضور او در شهر و سپاه، دوباره به سپاه برگشت. در این هنگام به دلیل حساسیت اوضاع شبانه روزی فعالیت میکرد و گاهی اوقات هفته ها به خانه نمیرفت.
شهدا از نوابغ بودند.