شب قدر؛ شب بررسی نیروهای باطنی
در شب قدر، باید انسان در خود توسعه اى به وجود آورد و محدود فکر نکند که نان و آب و… نداریم. باید به نیروهاى باطنى خود فکر کند. آنها را بررسى کند و ببیند که با آنها چه کرده؟ با ذهنى که خدا به او داده، با قلبى که داده، چه کرده؟ با تخیّل و توهّم و تفکّر و تعقّل خود، چه کرده؟ با اینها چگونه برخورد کرده است؟
تقدیرِ شب قدر، فکر کردن در همین نکته هاى مهم است، ولى اگر همّ و غمّ من این باشد، که خدا خانه و زندگى و کفش و کلاهى به من بدهد و پدر و مادرم را بیامرزد، این زندگى صالحِ مصلح نیست.
ما با نیروهاى خود و مملکت وجودىِ خود چه کرده ایم؟
به مدارس شهرخود، به دبیرستانها، به دانشگاهها نگاه کنیم! چه کسى باید براى اصلاح آنان قدم بردارد؟
چقدر تساهل و سستى به خرج دادهایم و بهانه آوردهایم که فلانى باید این کار را مىکرد و یا به ما ربطى ندارد!
این حرفها نیست! جامعهاى که در آن، هر کس باید شب قدر و برنامه ریزى داشته باشد، تا «سَلامٌ هِىَ حَتّى مَطْلَع الْفَجْرِ» را داشته باشد، در این جامعه، دیگر نمىتوان نشست و دست روى دست گذاشت. این تقدیر را از تک تک من و شما خواستهاند.
در مملکتى که همه به آن چشم دوختهاند تا ذلیلش کنند و تو اوضاع منطقه را مىبینى که چطور حساب شده پیش مىروند، چطور شکست مىدهند، چگونه نیروهایى را که مىخواهند فردا مزاحم نباشد، از بین مىبرند و وحدتهاى دیگرى به وجود مىآورند، قراردادهایى را مىبندند تا تو را محصور کنند، تا منابع تو را محصور کنند، چه کسى باید شروع کند؟
مگر تو در این عالم، آدم نیستى؟! چرا باید این قدر ذلیل بنشینى؟!
باید در شب، طرحى بریزى تا در طلوع فجر قدم بردارى! به خاطر همین است که «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» مىشود. به خاطر همین است که شب قدر از هشتاد و سه سال بهتر است.
استاد علی صفایی حائری
? اخبات، ص 108 و 113
شب قدر؛ شب بررسی نیروهای باطنی.