#مناظره_خواندنی
سلونی قبل ان تفقدونی
یکی از ویژگی های امام علی (ع) این بود که مکراراَ به مردم می فرمودند:«سَلونی قبلَ ان تفقدونی»(هر چه می خواهید از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست دهید) و چنین سخنی فقط مخصوص آنحضرت است و هر کس بعد از او چنین ادعایی کرد رسوا گردید. ماجرای زیر ناظر به همین مطلب است :
روزی «سبط بن جوزی» در بالای منبر گفت: «سَلونی قبل ان تفقدونی» . بانویی هوشمند، از معتقدان به تشیع حضرت امیرالمومنین (ع) برای آنکه به سبط بن جوزی بفهماند ، حرف بزرگتر از دهانت زدی از پای منبر به او گفت:« من سئوالی دارم».
- سبط : «از هر چه میخواهی بپرس»
- زن شیعه :« به من خبر بده ؟! آیا این حدیث درست است که چون مسلمانان عثمان را کشتند، جنازه اش سه روز بر زمین ماندو کسی حاضر نشد جنازه ی او را بردارد و دفن کند؟»
- سبط :«بلی درست است»
- زن شیعه: «آیا این حدیث درست است که وقتی سلمان در مدائن از دنیا رفت امام علی (ع) از مدینه به مدائن رفت و بر جنازه ی سلمان نماز خواند و به احترام او ، در مراسم کفن و دفن او شرکت نمود ، و نگذاشت جنازه او بر زمین بماند؟»
- سبط :« آری درست است»
- زن شیعه :« اکنون بگو چرا علی(ع) هنگام اینکه در مدینه بود کنار جنار جنازه عثمان نرفت ، تا آن را بردارد و به خاک بسپارد؟در اینصورت یا علی (ع) خطاکار است که در دفن جنازه ی عثمان سستی نمودو یا عثمان غیر مومن است که علی (ع) خود را از دخالت در دفن جنازه ی عثمان ، معاف دانست .؟»
سبط ابن جوزی در مقابل این زن فروماند، چرا که دید اگر هر کدام از آن دو (علی یا عثمان) را خطاکار بداند بر خلاف عقیده خود سخن گفته است ، زیرا هر دوی آن ها را خلیفه بر حق می دانست . از این رو گفت :
- « ای زن ! اگر با اجازه ی شوهرت بیرون آمده ای و در برابر نامحرمان این گونه بی شرمانه با من سخن میگویی که لعنت خدا بر شوهرت باد ، و اگر بدون اجازه او آمده ای ، خدا تو را لعنت کند . »
- زن شیعه بی درنگ پاسخ داد : « آیا عایشه وقتی به جنگ با امیرالمومنین علی (ع) بیرون آمد و جنگ جمل را به راه انداخت ، با اجازه ی شوهرش یعنی پیامبر (ص) بیرون آمده بود ، یا بدون اجازه او؟»
- سبط بن جوزی در پاسخ فروماند زیرا اگر میگفت بدون اجازه شوهرش بیرون آمده عایشه را محکوم میکردو اگر می گفت با اجازه بیرون آمده علی (ع) تخطئه میکرد، و هر کدام از این دو پاسخ ، با عقیده اش ناسازگار بود . به ناچار درمانده گردید و آنگاه با خجالت از بالای منبر به زیر آمده و یکسره به خانه اش رفت!
سلونی قبل ان تفقدونی