بسم الله الرحمن الرحیم
در اوج غربت!
……شب شوم کوفه…..
…☝️?…اکنون ابن زیاد توانسته است، با نیرنگ و حیله وارد شهر کوفه شود و در فرماندارى شهر منزل کند.
شب از نیمه گذشته است؛ امّا صداى اسبها به گوش مى رسد! اینها به کجا مى روند؟
…?…به خانه مختار.
…براى چه؟
…براى دستگیرى مسلم.
…ابن زیاد دستور داده است تا سربازانش به خانه مختار حمله کنند و مسلم را دستگیر نموده و نزد او آورند.
من خیلى نگران هستم.
…..خدایا! تو نگهدار مسلم باش!
……سربازان وارد خانه مى شوند، ولى اثرى از مسلم پیدا نمى کنند.
… هیچ کس نمى داند مسلم کجاست؟
…سربازان با عصبانیّت رو به مختار مى کنند و مى گویند:
…‼️ «مسلم کجاست؟ ». …!
…✋?مختار مى گوید: «مسلم بعد از این که خبردار شد، ابن زیاد به کوفه آمده است با من خداحافظى کرد و از منزل من بیرون رفت».
…سربازان به نزد ابن زیاد برگشته و به او خبر مى دهند که نتوانسته اند، مسلم را پیدا کنند.
……ابن زیاد عصبانى مى شود و دستور مى دهد تا عدّه اى از یاران سرشناس مسلم را دستگیر کنند و بعضى از آنها را به قتل برسانند.
آرى، امشب گروهى از یاران مسلم به شهادت مى رسند.
….ابن زیاد مى خواهد از مردم زهر چشم بگیرد…(١)…
….?…منابع…….
١.سیر أعلام النبلاء، أبو عبد اللّه محمّد بن أحمد الذهبیّ (ت 748 ه)، تحقیق: شُعیب الأرنؤوط، بیروت: مؤسّسة الرسالة، الطبعة العاشرة، 1414 ه.
…….مهدی خدامیان ارانی… …
#قسمت_هجدهم
_____________________
#سفیر_عشق
_____________________
اللهم صل عای محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
سفیر عشق قسمت هجدهم