بسم الله الرحمن الرحیم
…غریب ترین نماز تاریخ…
……امشب، شب عرفه است؛ آیا موافقى براى خواندن نماز مغرب به مسجد کوفه برویم؟
نماز را باید اوّل وقت به پا داشت.
ابن زیاد جرأت نمى کند از قصر بیرون بیاید؛ زیرا او باور نمى کند که از یاران مسلم فقط ده نفر باقى مانده است.
…..مسلم در مسجد کوفه به نماز مى ایستد.
آیا تو هم با من موافقى که این نماز، با نماز ظهر عاشوراى امام حسین (علیه السلام) خیلى فرق مى کند؟
……اگر امام حسین (علیه السلام) در ظهر عاشورا، نماز خواند، یاران باوفایى مقابل امام ایستادند و با جان خویش از امام محافظت کردند.
……امّا امشب، غریب کوفه، غریبانه نماز مى خواند!
هجده هزار سرباز کجا رفتند؟
……مسلم در محراب نماز ایستاده است.
ده نفر پشت سر او نماز مى خوانند؛ امّا چه نمازى؟
……همه دارند در نماز با خودشان حرف مى زنند: «حتماً یک نفر مسلم را به خانه مى برد، خوب است من بعد از نماز زود به خانه بروم، نکند مسلم به خانه من بیاید؟! آن وقت ابن زیاد، من و خانوادهام را مى کشد»
……امّا این ده نفر همه این فکر را مى کنند.
……السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
……مسلم از جاى برمى خیزد.
امّا هیچ کدام از این ده نفر مسلم را به خانه دعوت نمى کنند.
……مسلم به سوى درِ مسجد حرکت مى کند.
امّا همین که پاى خود را از مسجد بیرون مى گذارد، دیگر هیچ کس را همراه خود نمى بیند.
……چه مهمان نوازى عجیبى!
چه یاران باوفایى!
……خدایا! هیچ کس همراه مسلم نیست؛ این همان اوج غربتى است که در تاریخ، نمونه ندارد….️….
……او باید هر چه سریعتر از مسجد دور شود.هر لحظه ممکن است سربازان ابن زیاد از راه برسند.
امّا تو خود مى دانى مهمان غریب ما، میزبانى ندارد.
او در کوچه هاى تاریک کوفه سرگردان است.
……انگار یک سیاهى آنجا به چشم مى خورد، مثل این که یکى از مردم کوفه است.
…..برادر، صبر کن! من به خانه ات نمى آیم.فقط به من بگو چگونه مى توانم از این شهر بگریزم؟ از کدام کوچه مى توانم به خارج شهر برسم؟ آیا راه فرارى هست؟ من مى خواهم خود را به مکّه برسانم و به امام خود خبر دهم که به سوى این شهر نیاید!
……امّا سیاهى بدون اعتنا دور مى شود.
…….خدایا! اکنون چه کنم؟ کجا بروم؟ تو شاهد باش که چگونه مردم کوفه مرا ذلیل و خوار نمودند!
……اى عزیز دل!
امروز صبح، وقتى با آن همه سرباز پا به همین کوچه گذاشتى،
نمى دانم چه احساسى داشتى!
تو فرمانده سپاه بزرگى بودى؛ امّا اکنون در شهر کوفه سرگردان شده اى.
خوب است وارد آن کوچه بشوى شاید…..
……امّا درِ همه خانهها بسته است….(١)…
?تاریخ الطبری ج 4 ص٢٧٧
……مهدی خدامیان ارانی…….
#قسمت_سی_و_سوم
_____________________
#سفیر_عشق
_____________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
سفیر عشق قسمت سی و سوم