بسم الله الرحمن الرحیم
در اوج غربت!
…..اکنون یزید به دنبال شخص مناسبى مى گردد تا او را به عنوان امیر کوفه معرّفى کند.
امّا در این شرایط، فکرش به جایى نمى رسد.براى همین به سراغ سِرْجون مى رود.
……سِرجون فردى مسیحى است که معاویه در شرایط سخت، با او مشورت مى کرد.
بعد از مرگ معاویه، دیگر سِرجون به دربار حکومتى نیامده است؛ اکنون یزید دستور داده است تا هر چه زودتر او را به قصر فرا خوانند تا با کمک او بتواند بر اوضاع کوفه مسلّط شود.
……سِرجون وارد قصر مى شود و یزید را بسیار آشفته مى بیند.
یزید نامه اى را که از کوفه رسیده است به وى مى دهد و او نامه را مى خواند.
او رو به سِرجون مى کند و مى گوید:
…..«بگو من چه کسى را امیر کوفه کنم تا بتوانم آن شهر را نجات دهم».
……سِرجون به فکر فرو مى رود!
……تنها راه نجات کوفه این است که ابن زیاد براى حکومت کوفه انتخاب شود…(١)…
یزید به سِرجون نگاه مى کند و مى گوید:
☝️?..«اى سِرجون! چه کسى را به کوفه بفرستم»؟
……سِرجون پاسخ مى دهد: «اگر پدرت، معاویه، اکنون اینجا بود، آیا سخن او را قبول مى کردى»؟
……سِرجون نامه اى را به یزید نشان مى دهد که به مهر و امضاى معاویه مى باشد و در آن نامه، حکومت کوفه به ابن زیاد سپرده شده است.
سِرجون با نگاهى پر معنا به یزید مى گوید: «نگاه کن! این نامه پدرت، معاویه، است که مى خواست ابن زیاد را امیر کوفه نماید؛ امّا عمرش وفا نکرد، اگر مى خواهى کوفه را آرام و فتنهها را خاموش کنى، باید شهر کوفه را در اختیار ابن زیاد قرار دهى؛ این تنها راه نجات توست»…(٢)…
……یزید پیشنهاد سِرجون را مى پذیرد و فرمان حکومت کوفه را براى ابن زیاد مى نویسد.
آیا خبر دارى که ابن زیاد در این زمان، امیر شهر بصره مى باشد و در آن شهر ترس و وحشت زیادى ایجاد کرده است؟!
……اکنون ابن زیاد به حکومت کوفه نیز منصوب مى شود.
….?…منابع………
١.التنبیه والإشراف، علی بن الحسین المسعودی (ت 345 ه)، بیروت: دار صعب.
٢.تهذیب التهذیب، أبو الفضل أحمد بن علیّ بن حجر العسقلانی (ت 852 ه)، بیروت: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة الأولى، 1404 م.
…….مهدی خدامیان ارانی…….
#قسمت_دوازدهم
________________
#سفیر_عشق
________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
سفیر عشق قسمت دوازدهم