بسم الله الرحمن الرحیم
️شهری در استانه خطر!
…پیامبر در مسجد نشسته است.عدّه اى از یارانش گرد او حلقه زده اند پیامبر با آنها در مورد حمله یهود مشورت مى کند.
به راستى براى مقابله با تهدید یهودیان چه باید کرد؟
…هر کسى نظرى مى دهد، پیامبر به سخن همه گوش مى کند، او همیشه در این گونه مسائل با دیگران مشورت مى کند.
…️…آیا باید صبر کنیم تا سپاه دشمن به مدینه برسد و مانند جنگ خندق، از شهر دفاع کنیم..
گروهى معتقدند که ما باید حالت تهاجمى داشته باشیم ما باید هر چه زودتر
به خیبر حمله ببریم و درس خوبى به آنها بدهیم.
امّا آیا ما توان مقابله با سپاه مشترک خیبر، فدک و غَطَفان را داریم؟
این سوألى است که ذهن همه را به خود مشغول کرده است.
همه منتظر هستند تا پیامبر نظر خودش را اعلام کند
…سکوت بر مجلس حکمفرما شده است همه به پیامبر نگاه مى کنند.
…پیامبر سر خود را بالا مى گیرد و مى گوید: فردا صبح به سوى خیبر حرکت خواهیم کرد.
صداى «اللّه اکبر» در تمام مسجد مى پیچد.همه آمادگى خود را اعلام مى دارند: «ما تا پاى جان در راه اسلام فداکارى مى کنیم».
مردم به سوى خانهها مى روند تا شمشیرهاى خود را آماده کنند چند وقتى است که شمشیرها بدون استفاده مانده اند و باید آنها را صیقل زد تا آماده جنگ با دشمنان بشوند.
پیامبر هنوز در مسجد است، او باید فرمانده اى را براى دفاع از شهر مدینه انتخاب کند نباید شهر را از همه نیروها خالى کرد، ممکن است بت پرستان فرصت را غنیمت بشمارند و به شهر حمله کنند.
پیامبر براى مدّتى که در شهر نیست، «سِباع» را براى جانشینى خود انتخاب مى کند.
نگاه کن! «سِباع» در حضور پیامبر است و با دقّت به دستور پیامبر گوش مى کند، او باید از شهر مدینه با کم ترین نیرو محافظت کند زنان و کودکان نیاز به امنیت دارند، هیچ کس نباید جرأت حمله و غارت شهر را داشته باشد…(1)..
?مسند أحمد ج 2 ص 345؛
?کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
قسمت پنجم
#سرزمین_یاس
سرزمین یاس قسمت پنجم