بسم الله الرحمن الرحیم
درود بر دختر آسمان….!
…ما باید آماده بازگشت به شهر خود باشیم.بیا تا براى خداحافظى به خانه پیامبر برویم و با آن حضرت خداحافظى کنیم.
اینجا خانه پیامبر است.در مى زنیم؛ امّا گویا پیامبر در خانه نیست.باید مقدارى صبر کنیم تا پیامبر بیاید.
نگاه کن! اُمّ اَیمن به این سو مى آید، من به او سلام کرده و مى گویم:
شما این وقت روز کجا مى روید؟
مى خواهم به خانه على علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها بروم.دلم براى دیدن حسن و حسین علیهم السلام تنگ شده است.
ما هم او را همراهى مى کنیم.اُمّ اَیمن آرام آرام به سوى خانه على علیه السلام مى رود.خانه اى کوچک که همه خوبى هاى بزرگ دنیا را در آن مى توانى ببینى.او درِ خانه را مى زند.على علیه السلام در خانه را باز مى کند وبه اُمّ اَیمن خوش آمد مى گوید.
اُمّ اَیمن وارد خانه مى شود، به حسن و حسین علیهم السلام سلام مى کند اینها عزیزان دل پیامبر هستند.فاطمه سلام الله علیها هم به استقبال او مى آید.
اکنون اُمّ اَیمن کنار فاطمه سلام الله علیها نشسته است.آنها با هم مشغول گفتگو مى شوند.صداى در خانه به گوش مى رسد.
على علیه السلام برمى خیزد تا در خانه را باز کند.نگاه کن! پیامبر براى دیدن عزیزانش آمده است.
پیامبر وارد خانه مى شود، حسن و حسین علیهم السلام را در آغوش مى گیرد، آنها را مى بوسد و مى بوید.
پیامبر وارد اتاق مى شود، اُمّ اَیمن از جا بلند مى شود و احترام مى گزارد.پیامبر از دیدن او خیلى خوشحال مى شود.دیدار اُمّ اَیمن، پیامبر را به یاد مادرش آمنه مى اندازد.
چه منظره زیبایى! پیامبر کنار گل هاى خودش آرام گرفته است.اهل این خانه تنها دل خوشى او در این دنیا هستند.پیامبر آنها را مى بیند و لبخند مى زند.
…ناگهان، عطرى در فضا مى پیچد، نسیمى مى وزد.جبرئیل نازل مى شود و آیه 26 سوره «إسراء» را بر پیامبر مى خواند: (وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ: اى پیامبر، حقِّ خویشان خودت را ادا کن».
رسول خدا به فکر فرو مى رود.آیه تازه اى نازل شده است.خداوند به پیامبر خود پیامى تازه داده است.به راستى منظور خدا از این فرمان چیست؟
اى جبرئیل آیا مى شود برایم بگویى که من حقّ چه کسى را باید بدهم؟
اى حبیب من، اجازه بده من نزد خدا بروم و جواب را بگیرم و برگردم.
لحظاتى سکوت بر همه جا حاکم مى شود.پیامبر منتظر است…..!
قسمت پنجاه و ششم
?کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
#سرزمین_یاس
سرزمین یاس، قسمت پنجاه و ششم