️بسم الله الرحمن الرحیم
️شهری در استانه خطر…!
مثل این که خیلىها از حمله یهود با خبر شده اند.بعضى از مردم با شنیدن این خبر خیلى ترسیده اند.آخر مسلمانان چگونه خواهند توانست در مقابل یهود مقاومت کنند!
تو رو به من مى کنى و مى گویى:
این یهودیان خیبر کیستند؟ سرزمین خیبر کجاست؟
نمى دانم.
چرا آنها مى خواهند به مدینه حمله کنند؟
نمى دانم.
تو دیگر چه نویسنده اى هستى!
من که از همان اوّل به تو گفتم: چند روزى بیشتر نیست که به اینجا آمده ام.
نگاهى به اطراف مى کنى زیرِ آن درخت خرما پیرمردى را مى بینى از من مى خواهى تا پیش او برویم و از او بخواهیم تا در مورد سرزمین خیبر براى ما توضیح بدهد.
با هم به سوى درخت خرما مى رویم به پیرمرد سلام مى کنیم و کنارش مى نشینیم منتظر هستى تا من سؤال کنم.
پدر جان! آیا شما امروز ظهر در مسجد پیامبر بودى؟
️آرى.
پس تو هم خبر حمله اهل خیبر را شنیده اى؟
️آرى خدا خودش شرّ آنها را از سر ما کوتاه کند.
آیا مى شود براى ما در مورد آنها سخن بگویید.
پیرمرد قبول مى کند و شروع مى کند که از گذشته هاى دور سخن بگوید:
..خیلى سالها قبل، یهودیان در شام زندگى مى کردند، آنها در کتاب آسمانى خود خوانده بودند که آخرین پیامبر خدا در سرزمین حجاز ظهور خواهد کرد براى همین آنها از شام به این سرزمین مهاجرت کردند آنها مى خواستند اوّلین
کسانى باشند که به آن پیامبر ایمان مى آورند.
عدّه اى از آنها در همین مدینه که آن روزها «یثرب» نام داشت ساکن شدند، گروهى هم در «خیبر» که آب و هواى بهترى نسبت به اینجا دارد منزل کردند.
آنها در آن سرزمین، هفت قلعه محکم ساختند تا از حمله هاى عرب هاى بیابانگرد در امان باشند و به همین جهت آن سرزمین خیبر نام گرفت…(1)…
در آن زمان تمامى مردم این سرزمین بت پرست بودند.آنها به بت پرستان مى گفتند: «به زودى پیامبرى در این سرزمین ظهور مى کند و به بت پرستى پایان مى دهد».
سالیان سال گذشت تا این که حضرت محمّد صلی الله علیه و اله به پیامبرى رسید و به این شهر هجرت کرد؛
امّا متأسّفانه نه تنها یهودیان به حضرت محمّد صلی الله علیه و اله ایمان نیاوردند بلکه به او حسد هم ورزیده و با او دشمنى کردند….(2)…
آنها در سال قبل به یارى بت پرستان مکّه رفتند و با سپاه بزرگى به مدینه حمله ور شدند؛ امّا هموطنِ شما، سلمان فارسى به پیامبر پیشنهاد کندن خندق را داد و ما دور شهر را خندق کندیم و خداوند ما را یارى کرد و ما در آن جنگ پیروز شدیم بعد از آن دیگر شرّ یهودیانى که نزدیک مدینه بودند از سرِ ما کوتاه شد….(3)…
اکنون منطقه خیبر، مرکز تجمع یهود شده است و آنها با اسلام دشمنى مى کنند و مى خواهند با لشکر بزرگ بیست هزار نفرى به مدینه حمله کنند…(4)…
خدایا! تو خودت آنها را نابود کن!
همسفرم!
آیا تو هم با من موافقى که این پیرمرد اطّلاعات خوبى در مورد یهودیان به ما داد!
ما باید از او تشکّر کنیم گویا در مسجد خبرهایى است.عجله کن، باید برویم ببینیم آنجا چه خبر است.
?منابع
1. مجمع البلدان ج 2 ص 403
2. بحار الأنوار ج 9 ص 181 و ج 91 ص 10،
3. تاریخ الیعقوبی ج 2 ص 50،
4.الیعقوبی ج 2 ص 56
کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
قسمت سوم
#سرزمین_یاس
سرزمین یاس قسمت سوم