روضه ی دست بریده وسط علقمه بود
حضرت فاطمه علیهاالسلام:
دو دست بریده پسرم عباس،برای شفاعت ما کافی است.
?معالی السبطین،ج1،ص452
علقمه گفتم و دیدم دلم از پا افتاد
یاد لبهای علی اصغر و دریا افتاد
علقمه گفتم و دیدم که سواری بی دست
تیر آنقدر به او خورد که از نا افتاد
علقمه گفتم و دیدم که عمودی آمد
ناگهان در وسط معرکه سقا افتاد
شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند
گذر گرگ به آهوی حرم ها افتاد
وسط این همه سرنیزه و شمشیر و سنان
ناگهان چشم علمدار به زهرا افتاد
روضه ی دست بریده وسط علقمه بود
روضه خوان دست بدون رمق فاطمه بود
رَفَعَ اَللّٰهٌ رایَةَ اَلْعَبّاٰسْ?