المعجم الکبیر - به نقل از عایشه - :
حسین بن على بر پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله در آمد و پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود : «اى عایشه! آیا شگفت زده ات نکنم؟ هم اکنون فرشته اى بر من در آمد که تا کنون نزد من نیامده بود و گفت که این پسرم. کشته مى شود و گفت: اگر بخواهى، خاکى را که در آن کشته مى شود به تو نشان مى دهم. و با دستش از آن جا بر گرفت و خاکى سرخ را به من نشان داد».
?المعجم الکبیر:ج3 ص107 ح2815
کنز العمّال: ج12 ص128 ح34323
المعجم الکبیر : اُمّ سلمه گفت :
حسن و حسین علیهما السلام پیش روى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در اتاق من بازى مى کردند که جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمّد! امّت تو، این پسرت را پس از تو مى کشند. و با دستش به حسین علیه السلام اشاره کرد.
پیامبر خدا گریست و او را به سینه اش چسباند.
پیامبر خدا سپس [به من ]فرمود : «این خاک نزد تو امانت باشد» و آن را بویید و فرمود: «واى از کرب و بلا!».
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «اى اُمّ سلمه! هنگامى که این خاک، خون شد، بدان که پسرم کشته شده است».
اُمّ سلمه آن را در شیشهاى نهاد و هر روز به آن مى نگریست و مى گفت: روزى که در آن خون خواهى شد روز بزرگى است.
?المعجم الکبیر : ج 3 ص 108 ح 2817
تهذیب الکمال : ج 6 ص 408
?دعوت پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) از امّت خویش براى یارى امام حسین (علیه السلام)
?تاریخ دمشق - به نقل از سُحَیم - :
انس بن حارث گفت : شنیدم که پیامبر خدا مى فرماید : «این پسرم، حسین، در سرزمینى به نام کربلا کشته مى شود. هر کس از شما که در آن جا حاضر بود، یارى اش دهد».
انس بن حارث به سوى کربلا روانه شد و همراه حسین علیه السلام کشته شد.
?تاریخ دمشق : ج 14 ص 224 ح 3543
الإصابة : ج 1 ص 271
?
روزى که در آن خون خواهى شد .