راههای درمان رذایل اخلاقی غرور و غفلت.
اما چگونه میتوان از غرور و غفلت رها شد؟
آنچه غفلت را میزداید و غرور را از بین میبرد، توجه به کاستیها، ضعفها، ناپایداریها و دگرگونیهایی است که در زندگی و اوضاع و احوال جهان و موقعیتها و امکانات و برخورداریها پیش میآید. عبرت گرفتن از تاریخ و از سرگذشت و سرنوشت دیگران، راهی برای زدودن غفلت و غرور است.
نکاتی که به این هدف کمک میکنند، اینهاست:
اول، ارتقای سطح معرفت و به کارگیری عقل و خِرد در امور و ارزیابی اَعمال و افزایش معرفت به خود و خدا و دنیا و آخرت و زمان و جهان و حوادث دنیا. شناخت صحیح آفات و خطرات، عامل بیداری است.
دوم، توجه به گذرابودن عمر، کوتاهی جوانی، ناپایداری جهان، حتمیت مرگ، درپیش بودن قبر و قیامت، دقیق بودن حساب و کتاب و آخرت، راست بودن وعدههای خدا و پیامبران، بی ارزشی مادیات و اعتباری بودن عنوان و مقام، انسان را از غرور میراند.
سوم، درس آموزی از سیرۀ بزرگان و عارفان که غفلت و غرور نداشته و پیوسته در جهاد با نفس بودند و به آمال و آرزوهای دراز، دل نمیبستند.
چهارم، توجه به اینکه علم و قدرت خدا بالاتر از هر علم و دانش و توانایی است و دست بالای دست بسیار است. چه بسیار صاحبان نام و جلال و شوکت که رفتند و یادشان مایۀ عبرت شد.
پنجم، عبرت گرفتن از اموات و گذشتگان، از ویرانیها، از ذلیل شدن عزیزان، از پیرشدن جوانان، از فقیرشدن ثروتمندان، از برکنارشدن حاکمان و مسئولان. همۀ اینها اسباب بیداری و تنبه از غفلت و غرور است.
ششم، توجه به آغاز و انجام انسان: در روایت بسیاری آمده است که انسان، اصلش نطفه است و آخرش هم جیفه (جسد بدبو) خواهد شد. پس چه جای غرور؟ انسان به چه چیز خود میبالد؟ انسان شناسی و شناخت عیوب نفس و آلودگیهای عمل و داشتن برنامۀ محاسبه و مراقبه، از غرور و غفلت پیشگیری میکند، یا اگر هست آن را میکاهد.
هفتم، گشودن چشم بصیرت: از کنار هر پدیده و حادثهای نباید به سادگی و غافلانه گذشت. هر چیز در نظام هستی یک «آیه» و نشانه است. آیه شناسی نیز غفلت زُداست.
هان ای دل عبرت بین، از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را آیینۀ عبرت دان
موی سفید، هشداری برای نزدیکی اجل است. پیامبری از خدا خواسته بود که قبل از فرارسیدن مرگم، مرا خبر کن و ناگهانی مرا از دنیا مبر. وقتی عزرائیل برای قبض روح او رفته بود، گفت: «قرار بود خدا قبلاً خبر دهد.» ندا آمد: «اولین موی سفیدی که بر سر و صورت تو آشکار شد، قاصد مرگ بود. تو نکته را در نیافتی!» در سخنان امام علی(علیه السلام) آمده است: «الْمَشِیبُ رَسُولُ الْمَوْت» (پیری، قاصد و فرستادۀ مرگ است.)
کسیکه چشم بصیرتش باز باشد، نادیدنیها را هم میبیند و دچار خواب غفلت نمیشود. قرآن مجید میفرماید: «لا تَکنْ مِنَ الْغافِلین» ( از غافلان مباش!) (اعراف،205)
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
که این اشارت ز جهان گذران، ما را بس.
اینها گوشهای از نکاتی بود که توجه به آنها سبب میشود انسان از «آسیبها و آفات» محفوظ بماند و از «رذائل» پاک شود، یا دست کم، راه زدودن و کاستن آنها را بداند.
گام بعد، اقدام عملی است.
پیش از گرفتارشدن در اعماق تباهیها، خوب است انسان خود را دریابد.
سخن بس است عزیزان، شروع باید کرد علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
راههای درمان رذایل اخلاقی غرور و غفلت.