راه آغوش تو را هزار بار گم کرده ام.
من بدون او،
راه آغوش تو را هزار بار گم کرده ام.
?چاره ای نمی کنی؟
یک اذنِ بیگاه تو،
تمام آوارگی هزار ساله او را،
و تمام درد غریبِ سینه مرا،
به یکباره درمان می کند.
?دوازدهمین سحر ضیافتت،
پُر است از بوی نرگسین پیراهن یوسفم،
که سالهاست همه اهل زمین را،
به حیرت وا داشته است.
?مـــرا،
به لمس نگاهش،
اجابت کن … خدا
#سحرهای_رمضان
#کوتاه_نوشت