چرا نمیای امام زمانتو ببینی؟
امام زمان (عج) از کسی که سالها به دنبال ایشان گشته بود سوال کردند:شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟
خودتون ماجراشو بخونید
پسر مهزیار نقل میکند که پس از توسلات عدیدهای در یک سفر در جستجوی آن وجود مقدس به مکه مشرف میشود، شبی در مسجدالحرام مقابل درب کعبه شخص وارستهای را میبیند که پس از سلام و معرفی خود، به اینکه از سوی حضرت مأمور بردن پسر مهزیار به جهت پابوسی حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است، از پسر مهزیار میپرسد: چه چیزی را طلب میکنی ای ابالحسن؟
گفتم: امامی که محجوب و مخفی از عالم است.
گفت: او از شما پوشیده و مخفی نیست و لکن اعمال بد شما او را از شما پوشانده و مخفی ساخته است.
وقتی آن شخص پس از مقدماتی، عتی بن مهزیار را خدمت حضرت صاحب الامر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- میبرد حضرت در قسمتی از سخنانشان خطاب به او میفرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟
پسر مهزیار در جواب میگوید: ای آقای من تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.
_حضرت فرمودند: کسی را نیافتی که راهنمائیت کند؟!
آنگاه با انگشتان مبارکشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لکن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مؤمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است؟
دلائل الامامه، ص 296 محمد بن جریر طبری. به نقل از سایت اندیشه قم
_
_هدیه ای از سوی یار(لقب مفید توسط حضرت(عج))
_شیخ مفید اوضاع زمان خویش را در مسیری منحرف از فرهنگ اصیل اسلام می دید او با جامعه ای روبرو بود که نسل جوانش دچار انحرافهای فکری و اخلاقی واقع شده بودند و هر کس در گوشه ای ادعای اصلاح جامعه و هدایت آنان را به سوی حق و حقیقت می کرد و بعضی از طریق حکمت هندی و فلسفه یونان و بعضی از طرق عارف و سوفی و خانگاه دار و… مکتبهای فاسد را تبلیغ می کردند و اسلام را با زنگار و جهل و گمراهی و سیاهی انحرافات خود را می پوشاندند و بدعت ها را به جای سنت صحیح به مردم می رساندند.
به همین دلیل شیخ مفید مرد بلند همت با تلاش و کوشش طاقت فرسا و ایمان محکم دست به قیام بزرگی زد و با تألیف و تدریس و تربیت شاگردان و حضور در مجالس و محافل مخالفیت برای مناظره، معارف حقه را به مردم می رساند و آنان را از انحرافات و بدعت ها نجات داده و به سوی ولایت و امامت دعوت می کرد که این امر مایه سربلندی شیعیان نیز شد تا آنجا که فرقه های بسیار زیادی به دست او هدایت یافتند و شاگردان بسیاری از فرق و مذاهب مختلف از محضرش بهره مند شدند.
بدین جهت است که ابن کثیر می نویسد: بسیاری از دانشمندان فرقه های مختلف در مجلس او حاضر می شدند.
شمع وجود شیخ مفید از جهات مختلف سود مند بود و حضرت بقیة الله(عج) او را ملقب به«مفید» گردانید و حقاً او برای شیعیان و دیگران مفید بود جون مفید یعنی سودمند برای امام زمان(عج) و آموزنده و فایده رسان برای دیگران تا جایی که نام این بزرگ مرد و نابغه اسلامی سر تا سر اسلام را فرا گرفت و از خراسان و ماورا النهر و اندلس به سویش مکاتبه می کردند و از وجودش بهره می بردندو مشکلاتشان حل می شد.
به طوری که صاحب کتاب روضات الجنات می نویسد: پس از مفید کسی به نام (مفید) شهرت نیافته است و باید گفت لقب مفید ویژه اوست.
____________________________
پیکی از وادی نور(توقیع حضرت حجة(عج)
از جمله فضائل و امتیازات شیخ مفید چند فقره توقیع است که از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر(عج) بدین عنوان صادر شده:
(للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید ابی عبدالله محمد بن محمد بن نعمان ادام الله اعزازه)
و دیگری(ایها اناصر للحق و الداعی الیه بکلمة الصدق)
علت صدور توقیع را قصص العلماء چنین نوشته:
یکی از روستاییان به حضور شیخ آمده سوال کرد: هرگاه زن آبستنی که بچه رحمش زنده باشد و خود آن زن بمیرد میتوان پهلوی آن زن را شکافت و آن بچه را بیرون آورد یا او را باید با همان بچه دفن کرد؟ شیخ پاسخ داد او را با همان بچه دفن کنند.
آن مرد پذیرفته بیرون رفت و در راه سواری با کمال عجله خود را به وی رسانید که شیخ میگوید: شکم مادر را شکافته و بچه را بیرون آورید، آنگاه زن را به خاک بسپارید.
نامبرده به محل خود رفته و به دستور ثانوی عمل کرد پس از چندی شیخ را از این پیشامد اطلاع دادند، گفت: من کسی را به چنین کاری مامور نداشتم و او حضرت ولی عصر(عج) بوده، الحال که در فتاوای شرعیه خطا می کنم دیگر فتوا نمی دهم به همین مناسبت به خانه نشست و در فتوا را به روی خود بست تا آنکه توقیعی به این مضمون شرف یافت(بر شما لازم است فتوا بدهید و بر ما لازم است که شما را از خطا نگهداری کنیم)
شیخ بار دیگر بر مسند
#نرجسیه_سنجان
#ناب_14
دیدار امام زمان ع