وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از به شهادت رسیدند: عایشه خواست به حجره او برود، اسماء طبق وصیت او را راه نداد.
عایشه شکایت خود را نزد پدرش برد و گفت: این زن خثعمیه…
“خثعم از قحطانیان و از عرب های جنوبی بوده است و این سرزنشی است که عدنانیان (از جمله قریش) به قحطانیان می کردند"…
میان من و دختر پیغمبر در آمده است و نمی گذارد من نزد جسد او بروم، بعلاوه برای او حجله ای چون نو عروسان ساخته است.
ابوبکر به در حجره فاطمه(سلام الله علیها) آمد و گفت: اسماء چرا نمی گذاری زنان پیغمبر نزد دختر او بروند؟ چرا برای دختر پیامبر حجله ساخته ای؟ اسماء گفت: زهرا به من وصیت کرد که کسی بر او داخل نشود.
و چیزی را که برای او ساخته ام وقتی زنده بود به او نشان دادم و به من دستور داد مانند آن را برایش بسازم.
ابوبکر گفت: حال که چنین است هر چه به تو گفته چنان کن. و این نخستین تابوتی است که در اسلام بدین صورت ساختند.
?زندگانی فاطمه زهرا، ص 156
حجله ای برای دفن.