توبه واقعی وغیر واقعی
توبه حقیقی باعث بخشش گناهان می شود و توبه کننده مانند کسی است که گناه نکرده ، البته مانند آن و نه عین آن.
لباسی که کثیف نشده و لباسی که کثیف شده و شسته شده باهم فرق دارند ، پس گناه نکردن قطعا بهتر است!
اما خداوند از مهر و محبت بسیارش باب توبه را برای ما گنه کاران باز کرد تا عاقبت و ابدیت خود را خراب نکنیم.
بوده اند کسانی که اهل گناه بوده اند اما با توبه حقیقی و تلاش و استقامت در مسیر صحیح ، از زمره اولیاء خدا شده اند!
فضیل بن عیاض ، یکی از دزدان معروف بود. کاروانها را مورد دستبرد قرار می داد و با نهایت زبردستی ، اموال مردم را به غارت می برد. کاروان هایی که از منتطقه ی سرخس می گذشتند ، تمام مراقبتهای لازم را به کار می بردند که به چنگ فضیل گرفتار نشوند.
این راهزن خطرناک ، به دام عشق دختری افتاد و تصمیم گرفت شبانه خود را به خانه ی معشوقه ی خود برساند و از وصل او کامیاب شود.
نیمه شب ، از دیوار خانه ی دختر بالا رفت ولی هنوز ، قدم به خانه ی او نگذاشته بود که آهنگ دلنشینی از خانه ی مجاور شنید. گوش فرا داد ، مردی قرآن می خواند و به این آیه ی شریفه رسیده بود :
اَلَمْ یَأن للَّذینَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللهِ
سوره حدید ، آیه 16
آیا هنوز وقت آن نرسیده که دلهای مردم با ایمان با یاد خدا خاضع و خاشع شود ؟.?
شنیدن این آیه ، چنان تحولی در درون فضیل به وجود آورد که بی اختیار
گفت :
خداوندا ! وقت آن رسیده است ؛
و فوراً از دیوار پایین آمد و از گناهی که در نظر داشت چشم پوشید.
همین تذکر سبب شد که فضیل از تمام آلودگی ها ، خود را نجات دهد و دست از دزدی و گناه بشوید . در همان شب که این دگرگونی در درون فضیل پدید آمده و او را سرگردان و منقلب ساخته بود ، گذرش به کاروانسرایی افتاد که کاروانی در آن فرود آمده و بار انداخته بود.
فضیل در گوشه ای خزید و سر به گریبان ، بر گذشته ی پرگناه خود افسوس می خورد. در آن حال شنید که کاروانیان درباره ی ساعت حرکت سخن می گویند.
یکی از کاروانیان می گفت : رفقا ! امشب حرکت نکنید و بگذارید هوا روشن شود ، زیرا به قرار اطلاع ، فضیل بر سر راه است و خطر او قافله را تهدید می کند .
سخن اضطراب آمیز کاروانیان ، آتشی در دل فضیل برافروخت و از اینکه جنایات او ، این چنین مردم را مضطرب و پریشان ساخته به شدت متأثر شد و بی اختیار از جا برخاست و گفت :
مردم بدانید من فضیل بن عیاضم و آسوده خاطر باشید که دیگر فضیل دزدی نمی کند و سر راه را بر کاروانیان نمی بندد. او به درگاه خدا بازگشته و از گناه خود توبه کرده است.
آنچه این مرد را از گناه باز داشت و سرنوشت او را تغییر داد!
یک یادآوری بود ، ولی او دارای اعتقادات ضعیفی نبود که آن یادآوری توانست در دلش اثر بگذارد و در او تحول و دگرگونی پدید آورد.
توبه واقعی و غیر واقعی.