بدتر از تارک نمازو واجبات و فاعل حرومات
محمّد بن یعقوب کلینى رحمه الله در کتاب «کافى» از عبدالحمید وابشى نقل کرده است که گفت:
به امام باقر علیه السلام عرض کردم: همسایه اى دارم که هر گونه حرامى را مرتکب مى شود، نماز را که از مهمّترین تکالیف است بجا نمى آورد، و بقیّه واجبات را بطریق اولى ترک مى کند.
امام علیه السلام فرمود: سبحان اللَّه، خیلى بزرگ به نظرت آمده است؟
مى خواهى بدتر از او را به تو معرّفى کنم؟
عرض کردم: بلى بفرمائید.
فرمود: ناصبى از او بدتر است، بدان بنده اى نیست که ما اهل بیت نزد او یاد شویم پس با یاد ما قلبش نرم گردد و به ما متمایل شود مگر اینکه فرشته با بال خود بر پشت او بکشد و خداوند تبارک و تعالى همه گناهان او را بیامرزد مگر گناهى مرتکب شود که او را از دائره ایمان خارج کند. و همانا شفاعت اولیاء الهى درباره گنه کاران پذیرفته مى شود و در مورد ناصبى شفاعت کسى پذیرفته نمى شود.
مؤمن براى همسایه اش که کار نیکوئى ندارد شفاعت مى کند و مى گوید: خداوندا! این همسایه من است که اذیّت و آزار را از من باز مى داشت، پس شفاعت او درباره همسایه اش پذیرفته شود، و خداوند تبارک و تعالى بفرماید: من پروردگار تو هستم و من به پاداش دادن او سزاوارترم، پس او را در حالیکه هیچگونه ثوابى و کار نیکى ندارد داخل بهشت گرداند.
و همانا مؤمنى که از همه کمتر توان شفاعت دارد در مورد سى نفر شفاعت مى کند و در این هنگام است که اهل دوزخ گویند:
«فَما لَنا مِن شافِعین × وَلا صَدیقٍ حَمیم × فَلَوْ أنَّ لَنا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ المُؤْمِنین »[1]، «ما شفیعى نداریم، و دوستى صمیمى براى ما نیست، اگر بار دیگر به دنیا برمى گشتیم از مؤمنین میشدیم». [2]
و در روایتى بعد از قرائت آیه امام باقر علیه السلام فرمود:
بخدا قسم! رتبه و مرتبه دوست بزرگ است چون خداوند تبارک و تعالى او را بر خویشاوند مقدّم داشته است.
?[1]سوره شعراء، آیه 102 - 100
?[2]الکافى،ج٨،ص١٠١، ح 72
?بحار الأنوار،ج٨،ص٥٦، ح 70
?تفسیر برهان،ج٣،ص١٨٥، ح2
?تأویل الآیات،ج١،ص٣٩١، ح 15
بدتر از تارک نمازو واجبات و فاعل حرومات