امام علی علیه السلام:
#بازی_خلیفه_اول_با_خلافت
?تا اینکه خلیفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به خلیفه دوم سپرد. سپس امام مثلی را با شعری از أعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حیّان» چه شباهتی است (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا خلیفه اول که در حیات خود از مردم میخواست
#عذرش_را_بپذیرند،
چگونه در هنگام مرگ،
#خلافت_را_به_عقد_دیگری در آورد.
هر دو از #شتر_خلافت_سخت_دوشیدند
و از حاصل آن بهره مند گردیدند.
#شکوه_از_خلیفه_دوم و ماجرای خلافت
?سرانجام اوّلی حکومت را به راهی در آورد و به دست کسی سپرد که
#مجموعه_ای_از_خشونت
#سختگیری
#اشتباه و
#پوزش_طلبی
بود
?زمامدار مانند کسی که بر شتری سرکش سوار است، اگر عنان محکم کشد، پرده های بینی حیوان پاره میشود و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط میکند.
?سوگند به خدا مردم در حکومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند، و دچار دو روییها و اعتراضها شدند
?و من در این مدت طولانی محنت زا و عذاب آور، چاره ای جز شکیبایی نداشتم، تا آن که روزگار دومی هم سپری شد.
? نهج البلاغه، خطبه 3 (شقشقیه)
#قسمت_دوم
بازی خلیفه اول با خلافت.