اگر که دل شکسته اى حسین را صدا بزن
اگر که دل شکسته اى حسین را صدا بزن
اگر ملول و خسته اى حسین را صدا بزن
در این بهار معرفت پرستوى بهاری ام
اگر چه پر شکسته اى حسین را صدا بزن
سحَر شد و سپیده زد چرا تو همچو مرغ شب
لب از ترانه بسته اى حسین را صدا بزن
تو سر به زانوى غمى زشَرم کردههاى خود
چرا غمین نشسته اى حسین را صدا بزن
اگر به باغ آرزو به عشق کربلاى او
دل از همه گسسته اى حسین را صدا بزن