اگر مردی ، زن بگیر و در اجتماع باش.
آقای اسلامیه می گوید :
” یکبار من و آقای سبزواری کنار هم زیر کرسی نشسته بودیم و آقای سبزواری داشت آرام آرام مرا تشویق می کرد برای ازدواج.
من هم زیر بار نمی رفتم و می گفتم :
اینها از امور دنیوی است و من نمی خواهم.
همان موقع آقای انصاری فرمودند:
شماها دارید چه به هم می گویید ؟
و آقای سبزواری گفت چنین و چنان .
مرحوم انصاری نگاهی به من انداختند و فرمودند :
قضیه آن شخص را نشنیدی که به او گفتند فلان شخص در هوا می پرد. گفت: کبوتر هم می پرد! گفتند فلان شخص روی آب راه می رود!
گفت زغن هم روی آب راه می رود…
و بعد فرمودند :
اگر مردی ، زن بگیر و در اجتماع باش
کن فی الناس و لا تکن معهم ، این هنر است.”
? کتاب سوخته ، ص 115