اگر ایمان ملکه ذهن نباشد پاسخگو نیست.
یک هشدار جدے از آیت الله جوادے آملی :
فشار و سختی موت آن چنان دردناک است که قابل تحمل نیست، چون قابل تحمل نیست انسان تسلیم میشود. خب آن فشار که نمیگذارد براے انسان عقیده بماند، اگر عقیده مستقر نباشد، ملکه نباشد، نمیماند.
اینکه در سؤال قبر سادهترین مسائل را سؤال میکنند و خیلیها در قبر میمانند و نمیتوانند جواب بدهند، براے اینکه فشار مرگ همه آن خاطرات حصولی را از یاد انسان میبرد.
در موقع امتحان که مسائل ساده را سؤال نمیکنند! مسائل پیچیده را سؤال میکنند. در حالی که در قبر سادهترین مسئله را سؤال میکنند که خداے تو کیست؟ خب هر بانماز و بینمازے بالاخره میداند الله جلجلاله رب اوست. چه انسان مطیع، چه عادل، چه فاسق بالاخره میداند قرآن کتاب اوست، اسلام دین اوست، کعبه قبله اوست، رسول خدا [صلّی الله علیه وآله وسلم] پیغمبر اوست، اهل بیت [علیهمالسلام] ائمه ما هستند، اینها را که میداند. اما در قبر یادش نیست، یعنی فشار مرگ آنچنان فشارے نیست که براے انسان حافظه بگذارد. لذا در قبر در حد کافر است، جواب نمیدهد، یعنی نمیداند.
سالیان متمادے وقتی معذب در برزخ ماند، در بعضی روایات دارد تازه کمکم یادش میآید که پیغمبر او کسی است که قرآن بر او نازل شده، نام مبارک حضرت اصلاً یادش نمیآید. این با ایمان مستقر میسازد نه با ایمان مستودع. هم ما را به اصل اسلام دعوت کردهاند، هم اسلام مستقر که آنچنان در جان ما عجین بشود که با فشار مرگ از بین نرود.
اگر ایمان ملکه ذهن نباشد پاسخگو نیست.