شهید محمد هادی ذوالفقاری
در ایام اربعین خانه نجفش را برای
اسکان زائرین آماده می کرد
و خودش مشغول پخت و پز و پذیرایی از زائران اباعبدالله الحسین علیه السلام
می شد
حتی موقع خواب جا و پتوی خود راهم به
زائران میداد وخودش روی زمین میخوابید
راوی دوست شهید :
هادی از بچگی توی هیئت ها کمک می کرد. در کنار ذکرهایی که همیشه برلب داشت نام امام حسین (علیه السلام)رو بیشتر تکرار می کرد.
واقعا نمیشه میزان محبت هادی رو توصیف کرد
این سال های آخر وقتی در برنامه های هیئت شرکت می کرد حال و هوای همه تغیر می کرد.
یادمه چند نفر از کوچترهای هیئت می پرسیدن : چرا وقتی آقا هادی توی جلسات شرکت می کنه حال و هوای مجلس تغییر می کنه؟
ما هم می گفتیم بخاطر اینکه او تازه از کربلا ونجف برگشته.
اما واقعیت چیز دیگه ای بود
محبت آقا ابا عبدالله (سلام الله) با گوشت و پوست و خونش انگار آمیخته شده بود.
هادی تا حدودی امام حسین رو شناخته بود، برای همین وقتی نام مبارک آقا رو در مقابلش می بردند اختیار از کف می داد!
انسانهای وارسته.