انتظار فرج با سلمان فارسی چه کرد؟
جوان، نگاه به آینده دارد و بشدت آینده گراست و معلوم است با مهدویت که مربوط به به آینده است راحت تر ارتباط برقرار می کند. اما باید این آینده را به روشنی برای او ترسیم کنیم.
اگر مهدویت را به عنوان آینده ای روشن و دلخواه جوان به او معرفی نکنیم او برای آینده خود و جهانِ پیرامونش کاخی خیالی برای خود درست خواهد کرد و یا برایش درست خواهند کرد. قشنگ ترین تخیلات اش را همین آینده خیالی تشکیل خواهد داد و آنگاه می دانید چه اتفاقی می افتد؟ هر نوع زندگی که داشته باشد و دست به هر نوع زندگی که می زند احساس شکست خواهد کرد. اگر آینده گرایی جوان را با مهدویت پیوند نزنیم او باید انرژی خود را از امید به چه چیزی بگیرد؟
می دانید انتظار فرج با سلمان فارسی چه کرد؟ وقتی پیامبر(صلی الله علیه وآله) به او وعده رجعتش در حکومت حضرت مهدی(عج) را داد، از شدت شوق گریه کرد و گفت: «وقتی از نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بلند شدم، دیگر از آن روز به بعد برایم فرقی نمی کرد که چه وقت از دنیا بروم؛ فَقُمتُ بَینَ یَدی رَسولِ الله و ما یُبالی سلمانِ مَتَی المَوتَ او لَقیه»؛ (بحار الانوار، ج25،ص178)
️ جوان هم آینده گراست و باید آینده گرایی جوان با چنین آینده روشنی پر شود. این آینده با اینکه مربوط به حیات دنیا می شود اما او را از آخرت جدا نمی کند و معنویتی بس نورانی دارد. انتظار، روح جوان را با آینده پیوند می زند و از محدود شدن به زمان حال نجات می دهد.
? کتاب «انتظار عامیانه، عارفانه، عالمانه»
انتظار فرج با سلمان فارسی چه کرد؟