«اصلاح تغذیه» اولین پیشنهاد برای رفع بسیاری از مشکلات روحی و اخلاقی است، بسیاری از افراد شهوتران با اصلاح تغذیه، تعادل پیدا می کنند.
اگر کسی بگوید: «من برای نماز صبح، دیر بیدار میشوم، حالِ عبادت ندارم، عصبیمزاج هستم، به همسرم بدبین هستم، شهوتران هستم، منفیباف هستم، دوزِ حسادت در وجودم بالا رفته و…» اولین پیشنهادی که میتوان به او داد، اصلاح تغذیه است.
خیلی از مشکلات روحی و اخلاقیِ افراد با اصلاح تغذیه، میتواند برطرف شود. مثلاً بسیاری از کسانی که گناهان شهوانی زیاد دارند، اگر تغذیۀ آنها اصلاح شود، تعادل پیدا میکنند
چرا بعضیها یک گناه را دوست دارند و گناه دیگر را دوست ندارند؟ بعضی وقتها این مسئله به فیزیک آدم، صفاتِ ژنتیک یا مزاج او ربط دارد که تغذیه هم در آن مؤثر است.
جسم و روح انسان بر یکدیگر تأثیر دارند و ما طلبهها باید به این تأثیرات، در مخاطبان خود توجه داشته باشیم. مثلاً اگر کسی عصبانی شد و چند تا فحش داد، به او نگوییم: «تو اصلاً دین نداری! برو به جهنّم!» در حالیکه ممکن است دینِ او از فرد دیگری که فحش نداده، بیشتر هم باشد!
شاید یک فردی که نمازش را اوّل وقت نمیخوانَد، بهخاطر وضعیت بدنش، کلاً آدمِ بیقراری است و هیچکاری را نمیتواند سرِ وقت انجام دهد. لذا چنین کسی اگر گاهی اوقات هم اوّل وقت نماز بخواند، نمرۀ خوبی میگیرد!
اگر یک عالِم اخلاق از مزاجها و تأثیر وضعیت جسم بر روح انسان، خبر نداشته باشد خیلی از اوقات دربارۀ آدمها، اشتباه قضاوت میکند. لذا بچۀ خودتان را پیش چنین کسی نفرستید!
مثلاً یک بچهای ممکن است بچههای دیگر را بزند، درحالیکه اصلاً بیادب نیست بلکه بیقرار است و این بیقراری بهخاطر وضع جسمی اوست که باید اصلاح شود. اگر چنین بچهای را پیش آن عالم اخلاق بفرستید، میگوید: «این بچه آدمشدنی نیست!»
یا ممکن است از بچۀ بیحالِ شما-که از سرِ بیعرضگی، گناه نمیکند- آنقدر تعریف کند و بگوید «بَهبَه! چه بچۀ خوبی!» که این بچه خراب و فاسد بشود و فکر کند، خیلی بچۀ خوبی است!
«اصلاح تغذیه»اولین پیشگیری و رفع مشکلات است.