تصاویری از زندگی حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)
احترام به شوهر
حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) بسیار به امیرمؤمنان احترام میگذاشتند. جابربن عبدالله انصاری میگوید که علی و فاطمه نزد رسول خدا رفتند و عرضه داشتند: «کدامیک محبوبتر هستیم؟» پیامبر در پاسخِ آن دو فرمودند: «تو شیرینیِ فرزند را داری و علی عزّت مردان را و او محبوبتر است نزد من از تو.» فاطمه(سلام الله علیها) فرمودند: «قسم به آنکه تو را برگزید و هدایت کرد و امت را به دست تو هدایت نمود، تا زنده هستم به فضل و بزرگی علی اِقرار خواهم کرد.» این احترام متقابل باعث شد که هیچگاه و در هیچ مسئلهای، نزاع نکنند؛ چنانکه این مسئله بر زبان هر دو جاری شد. هنگامی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) یقین به مرگ پیدا کردند، ام ایمن و اسماءبنت عمیس را فراخواندند و دنبال علی(علیه السلام) فرستادند تا ایشان نیز آمدند. سپس گفتند: «ای پسرعمو، مرگم فرا رسیده است و ساعت به ساعت به پدرم نزدیکتر می شوم تا به او ملحق شوم. ازاین رو، می خواهم مطالبی را که در قلبم هست، به تو وصیت کنم.» حضرت علی(علیه السلام) گفتند: «ای دختر رسول خدا،آنچه دوست داری و میخواهی، به من وصیت کن.» پس امیرالمؤمنین(علیه السلام) بالای سر همسرشان نشستند و آنانی را که در خانه بودند، بیرون فرستادند. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) لب به سخن گشودند: «پسرعمو… آیا در این مدتی که با من معاشرت داشتهای، دروغ و خیانت یا مخالفتی از من دیدهای؟» امیرمؤمنان(علیه السلام) پاسخ دادند: «هرگز! پناه به خدا. تو به وجود خداوند داناتری. تو نیکوکارتر، پرهیزکارتر، کریمتر و درمقابل خداوند، ترسانتر از آنی که بخواهی به سبب مخالفت با خود، سرزنشست کنم… جدایی از تو و نبودنت بر علی بسیار سخت و سنگین است.»
علی(علیه السلام) پس از ارتحال فاطمه میفرمودند: «تا زمانیکه فاطمه از دنیا رفت، من او را به خشم نیاوردم و بر کاری مجبورش نکردم. او نیز مرا به خشم نیاورد و در هیچ مسئلهای از من نافرمانی نکرد.» ازاین رو، میتوان مدعی شد که هیچگاه کوچکترین اختلافی بین علی و فاطمه نبود و این، به سبب احترام فوق العادهای است که به یکدیگر داشتند.
احترام به شوهر حضرت زهرا سلام الله علیها