او همه خود شد وجود تو
آیت الله نَیِّر تبریزی:
ای خرگه عزای تو این طارم کبود
لبریز خون ز داغ تو پیمانه ی وجود
وی هر ستاره قطره ی خونی که علویان
در ماتم تو ریخته از دیدگان فرود
گریه است بر تو هر چه نوازنده را نواست
ناله است بی تو هر چه سراینده را سرود
تنها نه خاکیان به عزای تو اشکریز
ماتم سراست بهر تو از غیب تا شهود
از خون تشنگان تو صحرای ماریه
باغی و سنبلش همه گیسوی مشک سود
کی بر سنان تلاوت قرآن کند سری
بیدار ملک کهف تویی دیگران رقود
نشگفت اگر برند تو را سجده سروران
ای داده سر به طاعت معبود در سجود
پایان سیر بندگی آمد سجود تو
برگیر سر که او همه خود شد وجود تو
دارد محرم تو زِ رَه میرسد حسین(علیه السلام)
با یک نگاه،اسم مرا هم ظهیر کن
من حر روسیاه تو ام،یابن فاطمه(سلام لله علیها)
دستم بگیر و عاقبتم را بخیر کن
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
? ?
او همه خود شد وجود تو