پول با برکت شهید.شهید صیاد شیرازی خاطرات همسر شهیداز همان اول که با هم ازدواج کردیم، نرفتیم توی خانه های سازمانی. توی خانه های سازمانی همه جور آدمی می آمد و می رفت. علی خانه اجاره می کرد. می گفت: « من حاضرم کرایه بدهم، ولی شما راحت باشید. » تا همین آخره… بیشتر »
آرشیو برای: "دی 1397, 13"
️نمی دانستبرای کسی کهجوانی اش را صرف کردهپیری اش را همباید بگذاردروزی بر بالای گهوارهو روزی دیگربر بالای قبر پسر بیشتر »
عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کنداحرام خود زِ کسوتِصبر و رضا کندآنگاه دست و رویبشوید ز خـون خویشبرخیزد و نماز شهادت ادا کند بیشتر »
در خانطومان، شانزده اردیبهشت به شهادت رسید. به نمازاول وقت بسیار پایبند بودند، همیشه در قبال غیبت کردن حتی در موارد بسیار کوچک و ناچیز مقابله می کردند.اهل #دروغ نبود و ازین کار بیزار بودند.به زیارت عاشورا انس بسیار داشتندو اینکارشان ترک نمی شد اعتقاد وی… بیشتر »
یونس گم گشته باز آید..همه سربند بسته بودند جز مصطفیرفتم بهش سربند بدم که گفت:خودم دارم! موقع عملیات میبندمصبح اولین روز عملیات شنیدم شهید شده ترکش خورده بود به سرشروی سربندش این جمله امام علی بود: "اعرالله جمجمتک""سرت را نزد خدا به عاریت بسپار"گردان غوا… بیشتر »
شهیدصیادشیرازی و خاطرات همسر شهیدهم و غمش این بود که نه تنها اموال بیت المال ابطال و هدم نگردد، بلکه در مسیر غیر ضروری نیز مصرف نشود. اگر دوستی کادویی برایش هدیه می آورد، بسیار دقیق جستجو می کرد که بداند منبع تأمین هزینه آن ازکجا بوده است. اگر احساس می… بیشتر »
راز حضور کبوترآفتاب، سنگین و داغ به زمین می ریخت. بچه ها در گرمایی طاقت سوز، عاشقانه به دنبال بقایای پیکر شهدا بودند. از صبح علی الطلوع کار را شروع کرده بودند. نزدیکی های غروب بود که بچه ها خواستند قدری استراحت کنند. راننده ی بیل مکانیکی که سرباز زحمت ک… بیشتر »
مراسم عقدمان را درجوار مزار شهدای گمنام برگزار کردیمو نام فرزندمان را قبل از تولد فرزندش انتخاب کرد....اگرچه چشمان پدر نتوانست تولد پسرش سیدمحمدطاها را نظاره گر باشدو شیرینی پدر شدن را لمس کند...بزرگترین آرزوی همسرم شهادت بودمداومت به خواندن زیارت عاشو… بیشتر »
من اعتقاد دارم که خدای بزرگانسان را به اندازه درد و رنجیکه در راہ او تحمل کردہ استپاداش می دهد. «شهید مصطفی چمران» بیشتر »
غمتناخواندهمهمانی ستهرشبدرسرایمناگریکشبتوخودمهمانمنباشیچهخواهدشد؟علی آقا دردانه شهید حججی بیشتر »
زندگی نامه شهیدمحمدکیهانیدر بیستمین روز از آذرماه سال 1357 در خانواده ای مذهبی در شهر اندیمشک به دنیا آمد او پنجمین فرزند خانواده بود.از دوران نوجوانی وارد مسجد حضرت ابالفضل (علیه السلام) شد و در بسیج نوجوانان ثبت نام کرد، بعد… بیشتر »
به موبایل شهیدحاج محمدکیهانی پیام دادم....جواب اومد پسرش هستم.پرسیدم چندتا خواهر برادری؟کیهانی عزیز سه تا پسر داشته، دختر نداشته.جالب اینجاس که پسر شهید چه جواب داده است...یادمه سال 82 یا عید سال بود که تو مرکز مطالعات حوزه علمیه که همکار بودیم.ایشون گف… بیشتر »
عاشــقِ آلبــــالو? بود.دو سه تا صندوق گرفتم برایش شربت و مربا درست کنم. خودش نشســت کنارم و درشت هایش را سوا کرد.ازم خواست برایش فریز کنم که زمستان هم داشته باشیم...آلبالوها توی فریزر بودولی محسنــم?...?راوی: همسرشهیدمحسن حججی بیشتر »
خاطرات شهیدایمان خزاعی نژاد از زبان همسر شهیدیه خصوصیت که ایمان داشت و من خیلی دوست داشتم این بود که چشم امیدی به دست مردم نداشت. میگفت انسان باید دستش روی زانوی خودش باشد و با تلاش خودش به هرجایی که میخواهد برسد. میگفت: مهربانو شاید دیرتر به چیزهای… بیشتر »